مشخصات پژوهش

صفحه نخست /گسستی در سنت حماسه سرایی ...
عنوان گسستی در سنت حماسه سرایی ایران در عصر مشروطه
نوع پژوهش مقاله چاپ شده
کلیدواژه‌ها قیصرنامه میکادونامه سنت حماسه سرایی مشروطه استبداد منوّر
چکیده حماسه، یکی از انواع ادبی­ است ک­ه در ایران همواره مورد توجه بوده و خلق آثار حماسی، در دوره­های مختلف و از ادبیات کهن تا ادبیات معاصر ایران ادامه یافته است. محققان، اصلی­ترین ویژگی­ها و زمینه­های هر اثر حماسی را «داستانی بودن، زمینۀ قهرمانی، صبغۀ قومی و ملّی و خرق عادت» می­دانند. این ویژگی­ها کم و بیش در تمام منظومه­های حماسی ایران دیده می­شود و تقریباً هیچ تفاوت ماهوی و جوهری میان اولین و آخرین آثار حماسی تا عصر مشروطه وجود ندارد. اما در این دوره، با منظومه­هایی مانند میکادونامۀ حسین­علی تاجر شیرازی و قیصرنامۀ ادیب پیشاوری روبرو می­شویم که در آنها «زمینۀ ملی» نادیده گرفته شده است به­گونه­ای که شخصیت­هایی غیر ایرانی در جایگاه قهرمان اصلی داستان، نقش­ورزی می­کنند. در این جستار، تلاش شده است با پیش چشم داشتن شرایط سیاسی و اجتماعی دورۀ مشروطه، چرایی این گسست در سنت حماسه­سرایی ایران تبیین گردد. بررسی­های به عمل آمده نشان می­دهد نظام مشروطه به دلایلی همچون: بحران­های شدید اقتصادی، ضعف ساختاری، مداخلۀ بیگانگان و عدم توازن قدرت و... قدم به قدم به سوی اضمحلال پیش ­رفت. روشنفکران عصر با آگاهی از پیشرفت­های غرب، تلاش کردند با تولید گفتمانی جدید، راه حل مناسبی برای برون­رفت کشور از این مهلکه بیابند. مدرنیته­ای که این بار روشنفکران پیشنهاد دادند با مفاهیمی چون «استبداد منوّر» و «دیکتاتور مصلح» پیوند خورد؛ این نوع حکومت که در روسیه با پطر کبیر، در آلمان با قیصر و در ژاپن با میکادو به پیشرفت­های عظیمی نائل شده بود، در ایران پیشینه­ای نداشت، لذا این شخصیت­های غیر ملی در ذهن و اندیشه روشنفکران و ادیبان ایرانی جایگاه ویژه­ای یافتند و نتیجه آن شد که در دورۀ مشروطه، شاهد کمرنگ شدن زمینۀ ملی و گسست در سنت کهن حماسه­سراییِ ایران باشیم.
پژوهشگران مرتضی محسنی (نفر چهارم)، رضا ستاری (نفر سوم)، مسعود روحانی (نفر دوم)، محمد عنایتی قادیکلایی (نفر اول)