عنوان
|
تحلیل فرمالیستی ترانه های فارسی در سده ی اخیر
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
کلیدواژهها
|
لیچ، فرمالیسم، قاعده کاهی، قاعده افزایی، ادبیّات عامّه، ترانه ، سرود.
|
چکیده
|
یکی از مکاتب نقد ادبی که در نیمه ی نخست قرن بیستم میلادی شکل گرفت مکتب فرمالیسم است. در این مکتب به جای هرگونه توجه به علل زیبایی متن در بیرون از آن، بر خود متن تأکید می شود. آشنایی زدایی که با هنجارگریزی و قاعده افزایی صورت می پذیرد از مهم ترین مؤلفه های مکتب فرمالیسم است. توهّم اجتماعی بر این پایه است که مصادیق هنجارگریزی و گونه هایی از قاعده افزایی در متون ادبی شنیداری و غیررسمی که در برابر ادبیات مکتوب و رسمی قرار می گیرد بسیار اندک است؛ پژوهش حاضر با خوانش فرمالیستی ترانه ها و سرود ها کمک می کند تا زیبایی و برجستگی زبان آن ها بر ما آشکار شود. هدف این رساله نشان دادن انواع هنجارگریزی: آوایی، واژگانی، زمانی، سبکی، گویشی، معنایی، نحوی و نوشتاری و قاعده افزایی در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی در 200 ترانه و سرود (150 ترانه و 50 سرود انقلاب اسلامی و دفاع مقدس)، بر مبنای فرمالیسم و الگوی هنجارگریزی لیچ است. دستاورد پژوهش ناظر بر این است که از میان هشت نوع قاعده کاهی، هنجارگریزی معنایی به منظور آفرینش اثر شعری و پس از آن هنجارگریزی زمانی یا باستان گرایی از بسامد بالاتری نسبت به سایرمؤلفه ها برخوردار است. بررسی قاعده افزایی نیز منتج به این دستاورد شده که موسیقی شعر الزاماً با وزن عروضی حاصل نمی شود و توالی و تکرار واژگان و آواها که در ترانه و سرود بسامد بالایی دارد نقشی مؤثر در حدّ نظام عروضی در غنای موسیقی ترانه ایجاد کرده است. این نکته-ی مهم درباره ی وزن ترانه ها و سرودها شایان ذکر است که برخی از ترانه ها در محور افقی به دو یا چند لخت بخش می شوند که هر لختی وزن خود را دارد. نتیجه ی مهم دیگر درباره ی عوامل فرم ساز این است که این مؤلفه ها موجب تعقید در زبان ترانه و سرود نشدند و با توجه به مخاطبان که از همه ی طبقات و قشرهای جامعه هستند، برای انتقال عواطف، التذاذ و آگاهی بخشی، رویکردی کارکردگرا دارند.
|
پژوهشگران
|
غلامرضا پیروز (استاد مشاور)، احمد غنی پور ملکشاه (استاد مشاور)، مرتضی محسنی (استاد راهنما)، شهره شیرین کام (دانشجو)
|