عنوان
|
نمادها و نقش های کهن الگویی اسطوره های مذهبی در اشعار سیاوش کسرایی و سیمین بهبهانی
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپ شده
|
کلیدواژهها
|
روان شناسی، کهن الگویی، آنیما، بانو و معشوق، هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی.
|
چکیده
|
کهنالگوها یکی از بخشهای مهم دانش اسطورهشناسی است که مطالعهی آنها، زمینهی واکاویِ اشتراکات ذهن بشر در تمامی اعصار را ممکن میسازد و با بررسی این کهنالگوها، میتوان بین خودآگاه و ناخودآگاه ذهن بشر -که آبشخور اسطورههاست، ارتباط برقرار کرد. آنیما کهن الگویی بسیار مشهور در ادبیات فارسی است که ابتدا توسط روانشناسانی چون یونگ مطرح شد. کهن الگوی آنیما نیمۀ زنانه در وجود مردان است. این کهن الگو تحت تأثیر حضور مادر و پدر در وجود هر شخص شکل می گیرد و تحت شرایط اجتماع و زندگی هر شخص می تواند دچار تغییر و تحول شود. این تصویر بارها توسط پژوهشگران در اشعار شاعران مختلف نمود یافته است. هوشنگ ابتهاج (هـ . الف. سایه) و سیاوش کسرایی، از جمله شاعران معاصری به شمار میآیند که کهنالگوها در شعر آنان مجال بروز و ظهور فراوان یافته است و یکی از دلایل اقبال عمومی به شعر آنها، استفادهی فراوان از موتیفها، تصاویر و واژگانی است که در حافظهی قومی مردم وجود دارد. از آنجاییکه زن، یکی از وابستههای جداییناپذیر در شعر فارسی محسوب می شود که در ادوار مختلف از او سخن به میان آمده و در مقاطعی گاه به تنهایی سنگ بنایِ شعر فارسی گشته است، بررسی کهنالگوی آنیما در اشعار ابتهاج و کسرایی، میتواند به نقد و تحلیل افکار این دو شاعر کمک شایانی نماید. در این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است، روش تحلیل داده ها کیفی است و برای استدلال نیز از روش استدلال استقرایی (از جزء به کل) استفاده شدهاست. نتایج پژوهش در بردارنده این مطلب است که در اندیشهی شعری ابتهاج و کسرایی، بهدلیل ویژگیهای خاصّ زمانی و اجتماعی روزگار آنان، این کهنالگو اشکال گوناگونی به خود گرفته است که قوام آن در دو هیأت کلّی آنیمای خیالی/ انتزاعی و عشق به طبیعت، بازنمودی از این تصویرگریهای رمزآلوده است
|
پژوهشگران
|
احمد غنی پور ملکشاه (نفر سوم)، مسعود روحانی (نفر دوم)، علی عرب خزائلی (نفر اول)
|