مشخصات پژوهش

صفحه نخست /زن به مثابه نماد در داستان ...
عنوان زن به مثابه نماد در داستان های اسطوره گرای معاصر ایران
نوع پژوهش مقاله چاپ شده
کلیدواژه‌ها داستان جریان سیّال ذهن زن نمادپردازی اسطوره
چکیده با شکست نهایی مشروطه در پی کودتای رضاخانی و حوادث پس از آن، ادبیات به انزوا کشیده شد. کم کم، فرم های ادبی مدرن، به سمت جریان های سیّال ذهن و نوشته های روان پریشانه حرکت کرد تا حامل آزادی بیش تری برای نسل گرفتار خفقان باشد. در پی عبور داستان نویسی مدرن از جریان های رئالیستی و میل به دنیای درون، توجه به زن و مشکلات او در اجتماع، به نوعی نمادپردازی اسطوره ای از زن، انجامید. این نمادپردازی ها، در دو حیطه کاملاً متناقض، قابل ارزیابی است: 1. زن، به عنوان نمادی از ملکوت، که تداعی کننده حسّ گذشته گرا و به دنبال آن، دامن گرم و آرام بخش اسطوره ها است که بشر به بلوغ رسیده مدرن، او را ترک می گوید و 2. زن در جایگاه زمین - مادر، در مقابل آسمان - پدر. به دیگر بیان، این کارکرد، ناظر بر همان دنیایی است که در مقابل عُقبی، قرار می گیرد
پژوهشگران مریم بنی کریمی (نفر سوم)، رضا ستاری (نفر اول)، حسین حسن پورآلاشتی (نفر دوم)