مشخصات پژوهش

صفحه نخست /بررسی طرحواره ی حرکتی در ...
عنوان بررسی طرحواره ی حرکتی در غزلیّات شمس تبریزی
نوع پژوهش پایان نامه
کلیدواژه‌ها استعاره ی مفهومی، طرح واره ی حرکتی، طرح واره ی افقی، عمودی، چرخشی، غزلیات شمس.
چکیده زبان‌شناسی شناختی، رویکرد تازه‌ای است که به لایه‌های عمیق‌تری از زبان می‌پردازد و سعی دارد با کشفِ علّت پیچیدگی‌های زبان به معانی و مفاهیم تازه‌تری دست یابد. زبان-شناسان شناختی، بسیاری از کارکردهای زبان را در کاربردهای استعاری می‌جویند و معتقدند چون ما استعاری می‌اندیشیم، زبان را هم به روش استعاری و غیرمستقیم به کار می‌بریم. نگرش آنان به استعاره به دلیل اهداف شناختی با استعاره در بلاغت سنتی که غالباً هدفش زیبایی‌شناختی است، متفاوت است. در استعاره‌ی مفهومی، دو حوزه‌ی ذهنی و عینی بر هم انطباق می‌یابند که مبدأ و مقصد نامیده‌می‌شوند. عوامل انطباق این دو حوزه، نگاشت یا انگاره خوانده‌می‌شود. یکی از مباحث مهم استعاره‌ی مفهومی، طرح‌واره‌های تصویری است که به سه نوع حرکتی، حجمی و قدرتی تقسیم می‌شود. یکی از موضوعات مهم هستی‌شناختی، «حرکت» است. حرکت یا در مسیر افقی و خطّی است، یعنی آغاز، مسیر و پایان دارد یا به شکل عمودی، یعنی صعودی و نزولی است و یا به صورت دوری و چرخشی است. به‌تبع انواع حرکت، طرح‌واره‌ی حرکتی نیز به سه نوع افقی، عمودی و چرخشی تقسیم می شود. مولوی در غزلیات شمس برای عینی‌ و محسوس‌سازی مفاهیم ذهنی از طرح‌واره‌ی حرکتی به فراوانی بهره می‌جوید. این پایان‌نامه به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی طرح‌واره‌ی حرکتی در غزلیات شمس پرداخته‌است. یافته‌های تحقیق دلالت بر آن دارد که از میان غزل‌های بررسی شده، مولوی، چندان به طرح واره‌ی «مسیر» نپرداخته و آن‌گونه که عرفای دیگر به ویژه عطار نیشابوری از هول مسیر سخن رانده‌اند، مولوی از آن به سرعت عبور کرده و بیشتر طرح‌واره‌ی «مقصد» را در نظر دارد که آن هم در «بالا» است. به همین دلیل واژه‌های آسمان، فلک، شمس/ خورشید از فراوانی بالایی برخوردارند و حرکت «چرخشی» دارند. در طرح‌واره‌ی چرخشی زمان به پایان نمی‌رسد و جاودانگی و وصل را القا می‌کند. مولوی در این کمال‌یافتگی، یک شخصیت «حماسی» است. نهایتاً او طرح‌واره‌ی چرخشی را در «سماع» عارفانه، عملاً به نمایش می‌گذارد.
پژوهشگران شهرام احمدی (استاد مشاور)، علی اکبر باقری خلیلی (استاد راهنما)، بهزاد ابراهیم زاده پیر (دانشجو)