عنوان
|
بررسی جامعه شناختی آزادی علمی در فضای دانشگاهی
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
کلیدواژهها
|
آزادی علمی، فضای دانشگاهی، تنگناها و چالش ها، استراتژی ها، پیامدها، رویکرد کیفی
|
چکیده
|
آزادی علمی ارزش و عامل اجتماعیِ بنیادین و بسیار مهمی در زندگی دانشگاهی است که می توان از آن به عنوان سنگ بنای تحقق ماموریت های دانشگاه و پایه حیاتی ایفای نقش های اصیل دانشگاهی یاد نمود. این عامل مهم، به اختیار و حقی اجتماعی اشاره دارد که بر مبنای آن کنشگران علمی از جمله دانشجویان و استادان می توانند بدون احساس ترس و مجازات شدن بلکه با احساس امنیت و آرامش اجتماعی و فارغ از فشارهای اجتماعی درون دانشگاهی و یا برون دانشگاهی، به ایفای نقش های علمی مبادرت نمایند. با توجه به ضرورت و اهمیت این مهم و کمبود مطالعات جامعه شناختی پیرامون این موضوع، خاصه عدم بررسی چالش های اجتماعی فقدان و یا کمبود آزادی علمی و پیامدها و راهکارهای مواجهه با آن، این مطالعه در راستای کم کردن چنین خلا پژوهشی با روش کیفی در پی پاسخ به سوالات زیر برآمد: اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی وضعیت برخورداری شان را از آزادی علمی چگونه توصیف و ترسیم می نمایند؟ از منظر آنها، فضای دانشگاهی ایران در برخورداری از آزادی علمی با چه چالش های اجتماعی مواجه است؟چه علل و زمینه هایی سبب چنین تنگناهایی شده است؟ در مواجهه با این تنگناها، چه استراتژی هایی اتخاذ شده است؟ این تنگناها، چه پیامدهایی به همراه داشته است؟ در راستای پاسخ به این سوالات، این تحقیق به بررسی موضوع آزادی علمی در هر سه بعد آموزش، پژوهش و انتشار یافته ها با استفاده از روش کیفی و رویکرد نظریه داده بنیاد کوربین و استراوس در بین اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی سراسر کشور پرداخت و با انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته به جمع آوری اطلاعات تحقیق مبادرت نمود و با انجام مصاحبه با 35 عضو هیات علمی به اشباع نظری رسید. یافته های این تحقیق نشان داد که مصاحبه شوندگان وضعیت برخورداری شان را از آزادی علمی در فضای دانشگاهی مطلوب ارزیابی نمی کنند و در تحلیل چرایی اجتماعی آن به عوامل مختلفی اشاره می نمایند. این عوامل بر اساس یافته های تحقیق در سه دسته عوامل علی )استقلال زدایی از دانشگاه؛ نگاه غیر علمی بر فضای دانشگاهی؛ مدیریت های ناپایدار؛ کاستی های هماهنگی و نظارتی؛ محدودیت روابط علمی در سطح بین المللی(، زمینه ای )هویت ملی؛ فرهنگ رشته ای؛ ویژگی های شخصیتی فرد( و مداخله گر )نظام های ارزیابی و قوانین محدود کننده؛ فرهنگ دانشگاهی فرد محور و انحصارگرا؛ فضای فرهنگی جامعه؛ ناملایماتی شرایط اقتصادی کشور؛ ضعف ساختار سازمانی؛ عدم اعتقاد سازمان به پژوهش؛ بورکراسی های زاید اداری( دسته بندی شد و چالش ها و تنگناهای آزادی علمی به عنوان مقوله اصلی تحقیق انتخاب شد. جامعه مورد مطالعه این تحقیق در مواجهه با محدودیت ها و چالش های آزادی علمی دو دسته راهکار متفاوت انطباق پذیری )درونی کردن هنجارهای جامعه و عدم تخطی از خطوط قرمز؛ پای بندی به الزامات آموزشی و مقید بودن به سیاست های اعمال شده ازسوی نهادهای مسئول؛ خودسانسوری( و مقاومت )انتقال مطالب با ادبیات نرم در موضوعات حساس و چالش برانگیز؛ حفط بی طرفی ارزشی و عدم جانبداری از جناح خاص در انتقال مطالب علمی؛ پای فشاری در تعهد نسبت به اصول علمی در انجام رسالت حرفه ای مبتنی بر توجه به نیاز کشور و انتخاب و حل مسئله در انتخاب موضوع تحقیق و توجه کمتر به مقاله نویسی جهت ارتقاء( را در پیش گرفتند و از کاهش کیفیت آموزش و پژوهش؛ کاهش رسالت حرفه ای؛ فاصله گرفتن از دانشمند پروری؛ نداشتن احساس کارآیی و اثربخشی؛ منزوی شدن دانشمندان و کوچ دهی نخبگان به عنوان برخی پیامدهای منفی کمبود آزادی علمی در فضای دانشگاهی یاد کردند.
|
پژوهشگران
|
نادر رازقی (استاد مشاور)، حیدر جانعلی زاده چوب بستی (استاد راهنما)، سارا خرسند (دانشجو)
|