عنوان
|
تحلیل سبک شناسی لایه ای اشعار تیسیر سبول (بررسی موردی دیوان أحزان صحراویه)
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
کلیدواژهها
|
سبک شناسی، أحزان صحراویه، آشنایی زدایی، تحلیل زبانی
|
چکیده
|
سبک شناسی، یکی از شیوه های نقد متون ادبی است که وظیفه اصلی آن، تمرکز بر عناصر بنیادی و درونی یک اثر هنری و مشخص کردن مؤلفه های ابداع و نوآوری است. سبک شناسی، در تحلیل متن ادبی، گرایش های مختلفی دارد که یکی از آن ها سبک شناسی لایه ای است. لذا پژوهش حاضر تلاش کرده است تا از منظر سبک شناسی لایه ای اشعار تیسیر سبول (1939 – 1973) را در چهار لایه (آوایی، بلاغی، نحوی و فکری) مورد نقد و بررسی قرار دهد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که در لایه آوایی، بحر رمل یکی از پرکاربردترین اوزان شعری تیسیر بوده است. این وزن به دلیل تفعیله های کشیده ای دارد بهترین بحر برای سرایش قصائدی است که محور اصلی حزن، اندوه، یأس و ناامیدی است. ضمن اینکه شاعر از تکنیک های هنجارگریزی چون تضمین، تدویر، درآمیختگی تفعله ها و درآمیختگی شعر نو و کلاسیک بهره برده است. اما مهمترین شاخصه سبک ساز در موسیقی درونی، تکنیک هنجارگریز تکرار بویژه تکرار قافیه است که زیبایی-شناسی آن علاوه بر تأکید و تکیه بر کلمه، تحکیم معنا و قوت بخشیدن بـه آن است. در لایه بلاغی، مهمترین جنبه زیبایی شناسی قصائد این دیوان در کاربرد تشبیه بلیغ از نوع (اضافه تشبیهی) و استعاره مکنیه از نوع (اضافه استعاری) است. تیسیر با استفاده از این ترکیبات اضافی سعی کرده تا مفاهیم انتزاعی و عقلی را را با استفاده از امور حسی در ذهن مخاطب مجسم کند همچنین در این لایه مشخص گردید که بسیاری از واژه های کلیدی اشعار تیسیر سبول دارای بافت سمبلیک است؛ واژه هایی چون «سیاهی، ظلمت، شب، زمستان، سکوت و سراب». در لایه نحوی یکی از مؤلّفه های سبک ساز در این دیوان که بسامد بالایی را به خود اختصاص داده است، عنصر تقدیم و تاخیر است که غالبا در تقدیم (خبر بر مبتدا) رخ داده است با اغراض مختلفی چون ایجاد آهنگ، اختصاص، حصر و تاکید. تیسیر در این دیوان از جمله های اسمیه و فعلیه به تناوب بهره برده است اما کاربرد جمله های فعلیه در مقایسه با جمله های اسمیه بیشتر بود. - اما در لایه فکری، که آخرین لایه در بررسی دیوان أحزان صحراویه است به بررسی پنج محور اساسی که شاکله اندیشه های تیسیررا تشکیل می دهد پرداخته شد و این محور ها عبارت است از: بیان رنج ، حزن و اندوه، احساس تنهایی و انزوا، مرگ، زوال و نابودی، احساس ناامیدی، یأس و ناتوانی و احساس پوچی، بیهودگی و بی معنایی.
|
پژوهشگران
|
سید احمد میرخلیلی (دانشجو)، حسن گودرزی لمراسکی (استاد مشاور)، بهروز قربانزاده (استاد راهنما)
|