1403/06/18
صادق صالحی

صادق صالحی

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی:
تلفن: 09113137292

مشخصات پژوهش

عنوان
تبیین جامعه‌شناختی رفتارهای محیط‌زیستی در استان گیلان (مطالعه موردی: آبادی‌های غرب گیلان)
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
رفتارهای مخرب محیط‌زیستی، آبادی‌های غرب گیلان، نظریه داده‌بنیاد، کیفی قیاسی جهت‌دار، بنا و بستر اجتماعی، مفاهیم تعدیل یافته نظریه ارزش‌های فرامادی اینگلهارت، مسائل عینی تخریب محیط‌زیست
سال 1400
پژوهشگران سونا حبیبی(دانشجو)، علی اصغر فیروزجائیان(استاد مشاور)، احمد رضایی(استاد مشاور)، صادق صالحی(استاد راهنما)

چکیده

هدف این پژوهش، شناسایی مهم‌ترین مشکلات محیط‌زیستی و علل آن با توجه به زمینه‌های اجتماعی در نقاط روستایی و تحلیل چرایی اثر وارونگی مفاهیم تعدیل یافته‌ی برگرفته از چارچوب نظری ارزش‌های فرامادی اینگلهارت بر رفتارهای محیط‌زیستی روستاییان است که با رویکرد کیفی؛ کاربرد نظریه داده‌بنیاد و روش کیفی قیاسی جهت‌دار در روستاهای سه شهرستان تالش، رضوانشهر و ماسال در غرب استان گیلان، انجام شده است. روستائیان، سرآمدان جامعه روستایی، کارشناسان و مدیران سازمان‌های محیط‌زیست، اداره منابع طبیعی و آبخیزداری، مدیریت جهاد کشاورزی، فرمانداری، بخشداری، شورای روستایی و دهیاری و تشکل‌های محیط‌زیستی، جامعه مطالعاتی این تحقیق بوده‌اند که به شیوه نمونه‌گیری هدفمند، تا رسیدن به اشباع نظری، 127 نفر، گزینش شدند. داده‌ها طی مصاحبه نیمه ساخت‌یافته، گردآوری و به شیوه تحلیل محتوای کیفی و با تکنیک کدگذاری، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نظریه داده‌بنیاد حاکی از آن است که «تخریب محیط‌زیست و ناپایداری اکوسیستم» یک پدیده چندعلیتی است که پیوستاری از همگرایی بین مجموعه‌ شرایط علّی و مداخله‌گر در بستری از موقعیت طبیعی و کاستی‌های ساختی-اجتماعی، اقتصادی و چالش‌های مدیریتی، زمینه‌های بروز آن را موجب شده‌اند و مدل نظری‌ «همگرایی چندعلیتی محیط‌زیستی» با شناسایی واقعیت‌های ساختارهای اجتماعی جامعه روستایی ارائه گردید. همچنین، یافته‌های تحلیل محتوای کیفی قیاسی جهت‌دار نشان داد که شاخص‌های برخورداری توسعه اجتماعی-اقتصادی، کارگزاران جامعه‌پذیری، فعالیت‌های فرهنگ‌سازی محیط‌زیستی مدیران روستایی و تشکل‌های محیط‌زیستی و سرآمدان روستایی در ارتقاء رفتارهای حفاظت ازمحیط‌زیست در روستاییان موفق نبوده است. چون هریک با کاستی‌هایی و چالش‌هایی در این راستا مواجه‌اند. ضمن اینکه وجود مسائل عینی تخریب محیط‌زیست بر رفتارهای روستاییان اثر معکوس داشته است که به موجب آن، رفتارهای مخرب محیط‌زیستی بروز و تداوم یافته است. در مجموع، رفتارهای محیط‌زیستی در بستری از شرایط که خاص این نقاط روستایی است، بروز پیدا کرده و در جامعه روستایی، حفاظت گریزی، امری فراگیر شده است. هر دو یافته، نشان داد که بافت نهادی و ساختی جامعه روستایی، اغلب، رفتارهای مخرب ‌محیط‌زیستی را تداوم داده است. قابلیت اعتبار این تحقیق به روش مثلث‌سازی برآورد شد. لازم است که در حوزه جامعه‌شناسی محیط‌زیست، مشکلات محیط‌زیستی و تحلیل رفتارهای مخرب با اتکاء بر بسترهای چندگانه اجتماعی که برآمده از شرایط و موقعیت‌های خاص یک جامعه و ممکن است مختص هر منطقه تحقیقی باشند تحت عنوان مدل نظری «همگرایی چند علیتی محیط‌زیستی مبتنی بر واقعیت‌های اجتماعی بوم محور» مطالعات اکتشافی صورت گیرد و تحول روش‌شناختی به سوی رویکردهای کیفی از جمله الزامات آن است تا در خلال پیوند میان واقعیت و علل، مسائل مهم، شناسایی و تحلیل شوند و بدین ترتیب، خوانش نوین و مبسوطی حاصل گردد.