امروزه در نتیجه رشد چشماندازهای تعاملی، برساختی و مفاهمهای در بررسی انحرافات اجتماعی، رویکردهای سیاستگذاری در باب کنترل و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی دستخوش تحولات شگرفی شده است. این قبیل رویکردها، تعریف این مفهوم و رویههای کنترل آن را بهسمت تقویت راهبردهای فرهنگی در کنترل رفتارهای انحرافی هدایت میکند. نظریه شرمساری بازپذیرنده با تکیه بر ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی توان آنرا دارد که در زمینه کنترل اخلاقی و پیشگیری از رفتارهای انحرافی راهگشا باشد و دلالتهای سیاستی ارزشمندی در سیاستگذاری کنترل رفتارهای انحرافی دانشجویان ارائه دهد. اهداف رساله حاضر عبارتند از: آزمون تجربی و بررسی تأییدپذیری نظریه شرمساری بازپذیرنده در دانشجویان، بررسی رابطه ابعاد شرمساری بازپذیرنده با ابعاد رفتارهای انحرافی در دانشجویان، استفاده از متغیرهای تکمیلکننده نظریه مذکور در افزایش توان تبیینکنندگی آن، بررسی ادعاهای جنسیتی نظریه شرمساری بازپذیرنده، مداقه در باب کاربستپذیری نظریه، تدقیق دلالتهای سیاستی نظریه مذکور در خصوص رفتارهای انحرافی دانشجویان. در رساله حاضر جهت تبیین رفتارهای انحرافی دانشجویان از نظریه شرمساری بازپذیرنده استفاده شده است. این نظریه میتواند در بستر جامعه ایران که ارزشهایی فرهنگی در آن پررنگ هستند، راهگشا باشد. نظریه مذکور به روشهایی مربوط میشود که از طریق آن جامعه به جرم و مجرمان پاسخ میدهد؛ یا با شرمسار کردن آنها بهگونهای انگزننده یا با بازپذیری آنها در خود. بریثویت بر آن است که جوامعی که شرمساری در آنها بهگونهای همراه با بازپذیری است، میزان کمتری از رفتارهای انحرافی را تجربه کردهاند و بلعکس شرمساری زمانیکه با انگزنی همراه بوده است، بهدلیل طرد فرد از پیوندهای متعارف و احاطه وی با خردهفرهنگهای منحرف و قرار گرفتن در معرض ارزشهای متعارض با ارزشهای مقبول در جامعه، میزان بالاتری از رفتارهای انحرافی را تولید میکند. رساله حاضر به روش پیمایش و با تکمیل 831 پرسشنامه از دانشجویان دختر و پسر 5 دانشگاه دولتی تابع وزرات علوم، تحقیقات و فناوری در شهر تهران (دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، علامهطباطبایی، علم و صنعت و صنعتی امیرکبیر)، صورت پذیرفته است. طرح تحقیق بهصورت مقطعی طراحی و گردآوری دادهها در آذر 1401 انجام شده است. در این طرح از نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای استفاده شده است. بهمنظور تحلیل دادهها و آزمون فرضیات از ضرایب همبستگی، آزمون تحلیل واریانس و رگرسیون چندمتغیره استفاده و یافتهها با بهرهگیری از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل واقع شدهاند. یافتههای پژوهش حاضر حاکی از آن است که متغیرهای انگزنی، جابهجایی شرم، ارتباط با دوستان منحرف دارای آثار منفی در ارتکاب رفتارهای انحرافی توسط دانشجویان است، این در حالی است که پایبندی به ارزشهای اخلاقی بهعنوان مهمترین متغیر مستقل در تحلیل رفتارهای انحرافی دانشجویان تأثیر مثبتی داشته است و متغیرهای مذکور توانستهاند 3/40 درصد از تغییرات متغیر وابسته را پیشبینی کنند. متغیرهای شرمساری، بازپذیری، بههمپیوستگی، پذیرش شرم و درونیسازی شرم در مدل رگرسیونی تبیین رفتارهای انحرافی دانشجویان وارد نشدهاند. بهطور کلی نتایج آزمون تفاوت میانگینها گواه آن است که تفاوتهای معناداری در میان دختران و پسران دانشجو بهلحاظ متغیرهای مستقل دیده شده است، بدینمعنا که میانگین شرمساری، بازپذیری، بههمپیوستگی، پذیرش شرم، جابهجایی شرم، درونیسازی شرم و پایبندی به ارزشهای اخلاقی در دختران دانشجو بیش از پسران دانشجو است. در حالیکه میانگین ارتباط با دوستان منحرف در پسران دانشجو بیشتر از دختران است و همچنین تفاوت معناداری در انگزنی بین هر دو جنس مشاهده نشده است. جامعه ایران با مفروضات این نظریه قرابت فرهنگی بسیاری دارد، بنابراین دلالتهای سیاستی آن میتواند در سطوح مختلف خرد و کلان در کاهش و کنترل رفتارهای انحرافی دانشجویان در خدمت سیاستگذاران و عاملین کنترل اجتماعی در دانشگاهها قرار گیرد. از آن جمله میتوان به مواردی چون ارتقای بههمپیوستگی دانشجویان با خانواده، ترویج تعاملات دانشجویان با استادان، بهبود کم و کیف تعاملات بینفردی دانشجویان با گروه همسالان، ارائه سبکهای فرزندپروری مفاهمهای، کاهش پیامدهای برخورد رسمی عاملین کنترل در دانشگاه در مواجهه با رفتارهای پرخطر دانشجویان، جایگزینی برخوردهای تنبیهی با روشهای ترمیمی در دانشگاه، برگزاری مباحثات گروهی، بهرهگیری از مبادی غیررسمی کنترل در کنار مبادی رسمی آن، توجه به رویکرد اجتماعمحور، تربیت شهروندان فعال، ساخت اجتماع دانشگاهی، بهرهگیری از عناصر فرهنگ بومی و مذهبی نظیر شرم و توبه در کاهش رفتارهای انحرافی دانشجویان، اصلاح رویه قضایی و حرکت بهسمت عدالت ترمیمی اشاره داشت.