هدف اصلی این تحقیق بررسی صلاحیتهای حرفهای و عملکرد معلمان مرد دوره متوسطه در شاخهی علوم انسانی بود. شیوه تحقیق، توصیفی است، که با ترکیبی از روشهای کمّی و کیفی، انجام شده است. جامعه آماری، متشکل از معلمان مرد دوره متوسطه در شاخه علوم انسانی استان مازندران بود. شیوه نمونه گیری در بخش کمّی تحقیق، خوشهای چند مرحلهای بود و تعداد 340 نفر به عنوان شرکت کنندگان در تحقیق انتخاب شدند. برای نمونهگیری در بخش کیفی، از نمونه گیری هدفمند از نوع موارد عادی بهره گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات عبارت بودند از: پرسشنامه محقق ساخته، مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشاهده. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 82/0 برآورد گردید. برای سنجش روایی پرسشنامه از نظرات متخصصان و استادان صاحب نظر استفاده شد. برای تعیین اعتبار مصاحبه، پس از طراحی سوالات باز، ابتدا مطالعهای مقدماتی برروی آنها صورت گرفت و با چند نفر از معلمان مصاحبه انجام و ضبط گردید، سپس تغییرات لازم در سؤالهای مصاحبه به عمل آمد. برای اعتبار مشاهده، کلاس معلمان در چند جلسه (2 تا 4 جلسه) به صورت متناوب مورد بررسی قرار گرفت. از آزمون تی در بخش دادههای کمّی، و از روش استقرایی برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل پرسشنامهها، در بخش کمّی، نشان داد که معلمان از صلاحیتهای حرفهای مبتنی بر رویکرد سازندهگرایی برخوردارند، هرچند، نتایج در بخش کیفی (مصاحبه و مشاهده) نشان داد که اساس عملکرد معلمان بر رویکرد سازندهگرایی قرار ندارد.