طبیعت بازاریابی، جذب مشتریان و تجاریسازی فناوری دانشگاهی در جامعه از طریق تبدیل دانش و تحقیقات به نوآوری و تولید کالاها و ارائه خدمات ایجاب میکند که اینکار از طریق تعامل و ارتباط نزدیک بین دانشگاه و جامعه عملیاتی شود. هدف تحقیق حاضر ارائه چهارچوب تبیین عوامل مؤثر بر بازاریابی، جذب مشتریان و تجاریسازی فناوری آموزشی دانشگاه مازندران و فروش خدمات آموزشی آن به جامعه است. بدین منظور پس از مرور ادبیات موضوعی مربوط و استخراج متغیرهای اصلی و فرعی، با استفاده از نظرات 12 نفر از خبرگان به ارزیابی، بومیسازی و تعیین و تبیین متغیرهای استخراج شده بوسیله تکنیک دلفی ساعتی فازی و تعیین روابط ساختاری بین آنها با استفاده از تکنیک دیمتل شده است. یافته ها نشان دادهاند که از بین 21 متغیر بومی منتخب مرتبط با بازاریابی و جذب مشتریان فناوری آموزشی در قالب چهار متغیر اصلی(سخت افزاری، نرم افزاری، مغزافزاری و سازمان افزاری)، متغیرهای کتابها و محتویات آنها، و مهارتهای تدریس بعنوان اثرگذارترین، و متغیرهای شرکت های نوپا در مراکز رشد، مرکز ارتباط با صنعت، و پایگاه آموزش دانشجویان در صنعت، بعنوان اثرپذیرترین متغیرها بودهاند در پایان توصیه شده است که بمنظور توفیق در بازاریابی و جذب تقاضای مشتریان فناوری آموزشی در دانشگاه مازندران، ضمن توجه به همه متغیرها، لازم است به متغیرهای علی مؤثر بر راهاندازی و تقویت مراکز کارآفرینی، نوآوری، انتقال فناوری و . . . حتی در تراز بین المللی متناسب با شاخههای مختلف علوم توجه شود.