موضوع این مقاله، شگردهای بدیع لفظی در داستاننام بممنااری و ضر المث های مازندران ی است. مَث ها به عنوان یکی از بخشهای ادباّات عاماانه، گرچه در ظاهر از آرایه های زیاایی شناسی بدورند، کمتر مَثلی را میتوان یافت که از شگردهای بلاغی بیبمره باشد. یکی از عوام مممّی که ساب زیاایی و اثرگذاری مث میشود، آرایههای لفظی است. در این نوشتار، شگردهای بدیع لفظی در 6206 مث داستاننام بممنااری و 0206 مث مازند رانی از فرهن مث های مازندرانی مطیفی انطاری با روش مقایسه و توصاف و تحلا محتوا، با توجّه به منابع کتابخانهای بررسی و تحلا گردید و این نتاجه حاص شد که بهکارگاری شگرد های بدیع لفظی ، بر بلاغت، تیثارگذاری و زیاایی مَث های داستاننامه و مازندرانی افزوده و ساب شمرت و رواج آنها گردیده است. از مجموع آمار آرایههای بدیع لفظی، تکرار و تطدیر، بالاترین بسامد و طرد و عکس، پایانترین بسامد را در بلاغت مَث ها داشته است. تعداد آرایهها در مث های داستاننامه باشتر از مث های مازندرانی است. در مث های مازندرانی، تنوّع آرایهها کمتر است و آرایههای سادهتر و محسوستر به کار رفتهاند؛ این امر، نشان آن است که گویندگان مث فارسی از دانش ادبی باشتری نسات به گویندگان مث مازندرانی برووردار بودهاند؛ الاتّه منظوم بودن بروی از مث های داستاننامه در این امر بیتیثار ناوده است