همواره هدف اصلی هنر و حتی زندگی این بود که به گسترش تعریف ما از واقعیت بپردازد که هر چیز «شگفتانگیز» را شامل شود. سوررئالیسم بر آن است که در اساس واقعیت را به گونهای دیگر تعریف کند تا با گسترش دادن تعریفها، اموری را که دیگران غیرواقعی می-نامند، واقعیت نام نهد. آندره برتون و لویی آراگون، با الهام از پژوهشهای فروید پایه مکتب جدید خود را بر فعالیت درک باطن یا ضمیر ناخودآگاه که سرچشمهی تخیل است، بنا نهادند. مکتب سوررئالیسم که در اساس جنبشی پاریسی بود، در ایران در رمان با صادق هدایت شکل گرفت و نویسندگان دیگر پی تاریکخانهی صادق هدایت دست به کار سوررئالیستی زدند. در رمانهای معاصر ایران از مؤلفههای این مکتب چون: زاویه دید اوّل شخص و گوناگون، تصادف عینی و نگارش خودکار، فردگرایی و گریز از اجتماع، اشیای سوررئالیستی، عشق و غریزۀ جنسی، جهان تخیل، وهم و رؤیا، زمان گمشده، مکان نامشخص، درونمایههای اگزیستانسیالیستی، ابهام و عدم قطعیت در معنا به عنوان مؤلفه مشترک با پستمدرنیستها، اقتباس از نظریه روانکاوی فروید، اسطوره، نماد، تضاد و تناقض، بینامتنیت، طنز، جادو و جادوگری بهره گرفته شده است. این رساله، به شیوهی کیفی و با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است. گردآوری اطلاعات در این کار، به روش کتابخانهای و اینترنتی بوده است. برای نخستین بار ویژگیهای مکتب ادبی ـ هنری سوررئالیسم در رمانهای معاصر بهطور مقایسهای مورد بررسی قرار گرفته است. برای دستیابی به سیر دگرگونی مؤلفههای این مکتب در رمانهای معاصر از ابتدا تا کنون- سالهای 13۲۰ تا 139۱ - مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفته است و به این برآیند کلی میرسیم که مؤلفههای مشترک سوررئالیستی در بوفکور، یکلیا و تنهایی او، در یک شب سیاه، ملکوت، شازدهاحتجاب، گاوخونی، سمفونی مردگان، جزیره نیلی، همنوایی شبانه ارکستر چوبها، مارمولکی که ماه را بلعید، من و بوف-کور نمود دارد؛ اما گوناگونی بسامد مؤلفههای مشترک در برخی رمانها بیشتر است و نیز برخی از مؤلفهها چون مرز نزدیکی داشتند در هم ادغام شدهاند. در این میان جهان تخیل راوی بوفکور و راوی مارمولکی که ماه را بلعید، ملکوت، همنوایی شبانهی ارکستر چوبها و جزیرهی نیلی گسترده است؛ هر مؤلفه سوررئالیستی به شکلهای متنوع و گسترده در متن آنها وجود دارد. زاویه