شعر، ازجمله موضوعات مهم در میان آثار ادبی ای است که برای کودکان و نوجوانان نوشته می شود. هم فرم و هم محتوا تحت تأثیر ساختار ذهنی و جهان بینی مخاطب و جهان پیرامونی قرار دارد؛ به گونه ای که تصاویر، لحن، زبان و دیگر عناصر مطرح در شعر، با قدرت یادگیری و تفکّر مخاطب در پیوند هستند. یکی از عوامل مهمّی که میان اشعار کودکان و نوجوانان با بزرگ سالان تمایز ایجاد می کند موضوعها و مضامینی هستند که شاعران آن ها را در اشعار خود به کار می برند. این مضامین، با توجه به شرایط سنی و روحی، دغدغه ها، نیازها، خواسته ها و وضعیّت جامعه ای که کودکان و نوجوانان در آن رشد می کنند گزینش و با توجه به سن مخاطب و موضوعی که به آن پرداخته شده است، در رده های ویژه، طبقه بندی می شوند. در این پژوهش، پس از شناسایی مؤلفههای سازندهی انواع ادبی و بررسی مضامین به کار گرفته شده در اشعار کودک و نوجوان دههی نود، و بر اساس جمعبندی آرای منتقدان ادبی از ابتدا تا کنون، انواع ادبی به چهار دستهی حماسی، غنایی، نمایشی و تعلیمی تقسیم شده است. دستاوردهای پژوهش ناظر بر این است که اگرچه اشعار کودک و نوجوان در دههی نود، دارای این قابلیت هستند که در چهار نوع ادبی مذکور طبقهبندی شوند؛ اما کاملاً تحت حاکمیت تفکر سنتی قرار ندارند، بلکه هریک از این انواع، دارای زیرنوعهای دیگری است که این ظرفیت را دارند در نوع ادبی جدیدی ظاهر شوند. با توجه به میزان بازتاب انواع ادبی در شعر کودک و نوجوان در دههی نود، 91/60 درصد از کل آثار مطالعه شده مختص به نوع ادبی غنایی،82/21 درصد نوع ادبی تعلیمی، درصد نوع ادبی نمایشی و 25/6 درصد نوع ادبی حماسی است؛ این اعداد و ارقام میزان توجه شاعران و علاقه و سلیقهی مخاطبان کودک و نوجوان به هر موضوع و مضمون را نشان میدهد.