سؤال اصلی پژوهش این بود که چه دلایل، شرایط و زمینههایی سبب ایجاد فساد دانشگاهی میشود و بروز فساد دانشگاهی چه پیامدهایی برای دانشجویان، استادان، ساختار نظام آموزش عالی و دیگر نهادها و سازمانهای جامعه دارد. روش پژوهش تئوری زمینهای بود. دادهها از طریق مصاحبه کیفی عمیق با 22 نفر از دانشجویان دوره دکتری، اعضای هیئت علمی دپارتمان علوم اقتصادی و اداری و علوم انسانی و اجتماعی دانشگاههای شهید بهشتی، تربیت مدرس و مازندران و همچنین سیاستگذاران حوزه علم و فناوری در سال 96-1395 به شیوه نمونهگیری نظری و هدفمند جمعآوری شد. یافتهها نشان داد که تعدد نهادهای تصمیمگیرنده خطمشی علمی، تمرکزگرایی، توجه به کمّیت به جای کیفیت، قانونگریزی، تجاری شدن آموزش عالی، افزایش تقاضای جامعه برای آموزش عالی و مدرکگرایی از جمله علل اصلی بروز فساد دانشگاهی است. همچنین شرایط و زمینههای دیگری چون شکاف بین دانشگاه و صنعت، رویههای نادرست نظارت رسمی در دانشگاهها و تنزل آموزش در بروز فساد دانشگاهی مؤثرند. مطالعه نشان داد که پیامد چنین فسادی به کمرنگ شدن اخلاق فردی و حرفهای، پیامدهای منفی اقتصادی و پایین آمدن رفاه کلی جامعه منجر خواهد شد.