آزادی علمی یکی از اصول اساسی حاکم بر نظام های آموزش عالی می باشد، که سابقه طوالنی در دانشگاه های دنیا دارد. آزادی علمی مفهومی نسبی است و هرگاه از نسبی باوری، سخن به میان می آید باید معنای مفاهیم را در ساختار و بافت اجتماعی مورد بررسی قرار داد و به همین دلیل نمی توان از یک روش همیشگی و جهان شمول استفاده نمود، بلکه باید آن را در بستر نیازها و بایسته های زمان و مکان مورد بررسی قرار داد. اندیشهی استفاده از یک طرح جهان شمول در این زمینه رنگ باخته و میبایست جای خود را به اندیشههای فرهنگی، محیطی و اجتماعی دهد. مفهوم آزادی علمی بسیار متاثر از باورهای اجتماعی و فرهنگی جوامع می باشد. از این رو هدف کلی این مقاله، بررسی آزادی علمی در نظام آموزش عالی ایران است. جامعه آماری، کلیه اعضای هیاتعلمی دانشگاهها و موسسات آموزشعالی و هم چنین خبرگان علمی این حوزه میباشد که 13 نفر از آنها به صورت هدفمند برای انجام مصاحبههای عمیق انتخاب شدند. روایی ابزار نیز با روش تطبیق مشارکتکنندگان و بازبینی همکاران بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. یافتههای پژوهش، شامل پنج بعد آزادی علمی )چالشها، راهکارها، پیش نیازها، ملزومات و حدود آزاد علمی(، 17 مقوله اصلی و 148 گزاره مفهومی )مقوله فرعی( بود که روابط بین آنها در الگوی پژوهش ترسیم شد