پژوهش حاضر با هدف مطالعه فهم و برداشتهای اعضای هیئـت علمـی از وضـعیت موجـود و مطلـوب آزادی علمی صورت پذیرفت و برای این منظور، رویکرد پژوهش بهصورت آمیخته (کیفی-کمّی) انتخـاب شد. ابزار پژوهش مصاحبه و پرسشنامه محققساخته (75 سؤالی) شامل پـنج خـردهمقیـاس (ابعـاد آزادی علمی، چالشهای آزادی علمی، ملزومات آزادی علمی، راهکارهای نهادینهسازی و حـدود آزادی علمـی) بود که محتوای سؤالات آن بر نتایج بخش کیفی (مصاحبهها) و ادبیـات پـژوهش مبتنـی بـود. سـؤالات پرسشنامه بر اساس کدهای استخراج شده از مصاحبهها و ادبیات تدوین و گویهها بـر مبنـای مقولـههای اصلی و فرعی و ارتباط بین آنها انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کیفی 13 نفر از صـاحبنظران و در بخش کمّی 325 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور بودند که بر اساس فرمول کوکران و بـه روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخـاب شـدند. دادههـا بـا اسـتفاده از نرمافزارهـای SPSS و LISREL و با بهرهگیری از آمارهای توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای پـژوهش در بخش کمّی نشان داد که در وضعیت موجود آزادی علمی، ابعاد اخلاق و حرفه علمی در زیرمؤلفـه حـدود آزادی علمی دارای بالاترین میانگین و بعد سیاسی و سیاستگذاران دارای کمترین میانگین و رتبه در بین مؤلفههای آزادی علمی بودند. همچنین وضعیت مطلوب نتایج حاکی از آن است که بعد زمینه و سـاختار در زیرمؤلفه ملزومات دارای بالاترین میانگین و بعد دولتی و نهادی در زیرمؤلفه چالشهای آزادی علمـی دارای کمترین میانگین و رتبه در بین مؤلفههای آزادی علمی بودند.