چکیده هدف هدف تحقیق حاضر، معرفی رویکرد پیچیدگی اقتصادی جهت سنجش میزان موفقیت تجاریسازی تولیدات علمی و فناورانه است. روش: از آنجاکه رویکرد پیچیدگی اقتصادی مبتنی بر آن است که محصولات تولیدشدۀ کشورها میتوانند معرفِ میزان علم، فناوری و مهارت مورد نیاز برای تولید آنها باشند، سعی در محاسبۀ میزان انباشت دانش و مهارت نهفته در اقتصاد دارد. لذا، در این پژوهش ابتدا تولیدات علمی و فناورانۀ کشورهای منتخب بررسی شد و در ادامه، برای سنجش سهم تولیدات علمی و فناورانۀ کشورهای منتخب در اقتصاد، به معرفی شاخص پیچیدگی اقتصادی و نحوۀ محاسبۀ آن پرداختیم. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد درک رویکرد پیچیدگی اقتصادی و اسـتفاده از آن می تواند به ما در سنجش دانش و مهـارت و رونـد آن در اقتصاد کشورها کمـک شـایانی کند. همچنین، یافته ها نشان می دهد هر چند رشدِ تولیدات علمی کشورهای منتخبِ در حالِ توسعه از کشورهای توسعهیافته بیشتر بوده است، در ثبت اختراع و تجاریسازی این علوم، کشورهای توسعهیافتۀ منتخب بیشترین موفقیت را داشته اند. این سنجش با استفاده از شاخص پیچیدگی اقتصادی، بهخوبی قابل مشاهده است. نتایج: انتشار مقاله های علمی فقط با هدف نمایش تعداد آنها و بدون درنظرگرفتن کیفیت، محتوا و کاربرد آنها در دنیای واقعی، تأثیر چندانی در تولید محصولات دانشبنیان، پیشرفت علمی و توسعۀ اقتصادی نخواهد داشت لذا بهکارگیری شاخص پیچیدگی اقتصادی میتواند بهعنوان روشی ارزشمند برای سنجش میزان موفقیت دانش نظری و فنی در عرصۀ کاربردی و عملی، مورد توجه سیاستگذارن و مسئولان قرار گیرد.