مدرنیته به عنوان یکی از پدیدههای بنیادین و تاثیرگذار در دنیای معاصر و به ویژه در فضای سیاست، اساسا دارای پیامدهایی متفاوت و دوگانه است، که میتوان از با عنوان چهره "ژانوسی" مدرنیته یادکرد. چهرهای که بازتاب و انعکاس آن در رفتارشناسی بسیاری از نیروها و جریانات سیاسی عصر حاضر، قابل مشاهده است. مدرنیته از یک سو دارای وجهی توسعه بخش و از سویی دیگر دارای وجهی تاریک و گونهای از توتالیتاریانسم میباشد. بدین ترتیب محوریت مقاله حاضر اساسا بررسی این چهره ژانوسی مدرنیته و بازنمایی آن در رفتارشناسی یکی از جریانات رادیکال اسلامی در منطقه خاورمیانه یعنی داعش است. بنابراین سوال اصلی مقاله آن است که چهره ژانوسی مدرنیته چه تاثیرات و پیامدهایی بر رفتارهای سیاسی داعش داشته است ؟ و آیا اساسا می توان پارادوکس یا چالش میان سنت و مدرنیسم در رفتارشناسی سیاسی داعش را بازتابی از چهره ژانوسی مدرنیته دانست ؟ چارچوب نظری مقاله، مبتنی بر نظریههای مدرنیستی و رهیافتهای انتقادی آن است. برای نگارش مقاله و گردآوری دادهها از منایع کتابخانهای و روش توصیفی -تحلیلی استفاده شده است. یافتههای مقاله حاکی از آن است که رفتارهای پارادوکسییکال داعش، محصول دوگانگی یا چهره ژانوسی مدرنیته بوده و تعامل مدنیته با داعش، کشاکشی از سنت و تجدد را در عملکرد آن ایجاد کرده است.