توصیف را باید گونهای از شیوۀ بیان برشمرد که در آن شخصیتهای انسانی، رفتارها، مکان، طبیعت، اشیاء و ... به واسطۀ بهرهگیری از کلمات به نمایش گذاشته میشوند. توصیف عاملی در جهت برقراری ارتباط میان نویسنده و موضوع است که در متون تاریخی جایگاهی مهم دارد. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی و کتابخانهای تدوین شده، توصیف در کتب تاریخی نثر مصنوع؛ تاریخ جهانگشا، نفثهالمصدور، تاریخ وصّاف و درۀ نادره مورد بررسی قرار گرفته است. نویسندگان در این آثار به توصیف شخصیتهای مختلف، پیشامدها و رخدادها، لشکر و میدانهای جنگ، طبیعت، درونیات و احساسات نویسنده، مکانها، اشیاء و روزگار به شیوۀ مستقیم و غیرمستقیم پرداخته و هر دو جنبۀ ذهنی و عینی آن را در اثر خود به کار بردهاند. این مورّخان با به کاربردن مهمترین صور خیال از جمله تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز کوشیدند با توصیف شخصیتها، رفتار و آنچه در اطراف آنان میگذرد، به نثر خود رنگی شاعرانه دهند. توصیف در این آثار در نهایت باعث متصنّع شدن این آثار تاریخی شده است. در این آثار با توصیف، تصاویری متعدّد از حملات مغول و تاتار به ایران و همچنین جنگها و کشورگشایی نادری نشان داده شد. هدف این نویسندگان از به کاربردن توصیفات گسترده، نشان دادن جزئیات، خلق کشش در روایت، ایجاد هیجان و ترس در وجود مخاطب، ترسیم محیطی که حادثه در آن رخ داده و خلق فضایی مناسب با موضوعات مختلف بوده است. همچنین بیشترتوصیفها به قصد اغراق و یا ترسیم زشتی و زیبایی عناصر مختلف و شخصیتهای حوادث و نمایش دادن پدیدههای مختلف انجام گرفته است. در این میان تاریخ جهانگشای جوینی را، باید به عنوان اثری با توصیفات وسیع و همهجانبه در نظر گرفت. پس از آن تاریخ وصّاف از نظر توصیفهای بلاغی برتری خاصی نسبت به سایر آثار نامبرده دارد و در دو کتاب دیگر یعنی نفثه المصدور و درۀ نادره توصیفها کم-رنگتر شده و یا به قصد اغراق به کارگرفته شدند.