زمینه و هدف: بهره مندی از «زبان طنز» و «اندیشه اصالت وجود یا اگزیستانسیالیسم» دو ویژگی سبکی داستانهای بهرام صادقی است. این پژوهش به سبکشناسی این داستانها از طریق جستجوی رابطه ای معنادار میان این دو ویژگی سبکی میپردازد و میکوشد به کمک تئوریهای طنز نشان دهد که حضور این نوع زبان در داستانهای وی معنادار است و با اندیشه غالب در آن آثار هماهنگ است. آنچه موجبات چنین جستجو و کوششی را فراهم میکند بسآمد و فراوانی نمودهای طنز و مؤلفه های اگزیستانسیالیستی در آثار این نویسنده است. روش مطالعه: روش این پژوهش تحلیلی و توصیفی و بر مبنای مطالعه کتابخانه ای در سه حوزه مطالعاتی تئوریهای طنز، اگزیستانسیالیسم، و آثار نویسنده، و جستجوی حلقه های ارتباطی میان آنهاست. یافته ها: در میان سه تئوری کلاسیک موجود درباره عاملیّت و مبنای طنز، یعنی نظریه های برتری، تسکین، و ناسازگاری، تئوری اخیر همسو با سبک زبانی و فکریِ آثار این نویسنده است و رابطه ای منطقی میان زبان و اندیشه محوری آن آثار برقرار میکند. نتیجه گیری: تئوری ناسازگاری، به این سبب که عامل خنده را افشای تهیبودگی رویدادها از الگوی مفهومی شناخته شده شان میداند، هماهنگی بسیار زیادی با افشاگری مشابهی در اندیشه اگزیستانسیالیسم دارد. از این رو، حضور عنصر غالب طنز در سبک داستاننویسی بهرام صادقی اندیشه اصالت وجودیِ حاکم بر اغلب آثار نویسنده را توضیح میدهد.