سبک شناسی لایه ای با رویکرد تحلیل ادبی، متن را به پنج لایۀ آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژیک تقسیم می کند و به بررسی شاخصه های برجسته و ویژگی های مؤثر در پیدایش سبک فردی در هر یک از لایه ها ی مذکور می پردازد. در این روش به دلیل تحلیل جداگانه، ارتباط ظاهری متن با محتوای آن با دقت بیشتری صورت می پذیرد. این بررسیِ جزء جزء به مخاطب اجازه می دهد، لایه های پنهان متن را بشناسد و ارتباط مؤثرتری با آن برقرار کند. در این رساله چهار اثر برای تحلیل لایه ای انتخاب شده اند. نورالعلوم منسوب به خرقانی، نامه های عین القضات همدانی، اسرارالتوحید محمد بن منور و تذکرهالاولیای عطار نیشابوری. این چهار اثر از متون منثور عرفانی قرن پنجم و ششم هستند که در لایه های پنج گانه بررسی شده اند. در لایۀ آوایی عناصری چون «تکرار، ایجاز، سجع» به کار رفته اند که عنصر «تکرار» در این چهار اثر بیشترین فراوانی را دارد و سجع و ایجاز در رده های دوم و سوم قرار دارند. در لایۀ واژگانی عناصر واژگانی چون «مختصات لفظی واژگان، اشاره گر و واژگان رسمی و محاوره» نقش تعیین کننده ای در آشکار کردن لایۀ واژگانی این چهار اثر دارد و ماهیت واژه ها را روشن تر کرده است. در لایۀ نحوی، چیدمان، طول و پیوند جمله بررسی شده است و در بازتاب دیدگاه نویسنده در متن، عواملی چون: وجه فعل، قید، حرف اضافه، پسوند، ضمایر، صفات اشاره و... ارزیابی شده اند. بر اساس این ارزیابی، چیدمان غالب، چیدمان معیار، طول جمله ها [به غیر از نامه ها] کوتاه و پیوند جمله، هم پایه است. وجه فعل، قید، حرف اضافه و پسوند در هر چهار اثر تأثیرگذارند و دیگر عوامل در دو یا سه اثر دیده می شوند. در لایۀ بلاغی، عناصر مختلفی در این چهار اثر استفاده شده است که از میان آن ها «تضاد، تشبیه، کنایه، استعاره و ترادف» به ترتیب در مکان اول تا پنجم قرار دارند. تضاد به دلیل داشتن نیروی تقابل، در روشن تر شدن مباحث آموزشی به صوفیان یاری می رساند و تشبیه به خصوص تشبیه گسترده، سخن را قابل فهم تر و درک مخاطب را بیشتر می کند. در لایۀ ایدئولوژیک، ایدئولوژی در دو حوزۀ «تصوف و دین و زندگی و افکار فردی» بررسی شده است. در این بررسی حوزۀ دین و تصوف مقام اول را داراست. هر چهار کتاب وابسته به حوزۀ تصوف هستند و فراوانی بیشتر این حوزه بسیار منطقی به نظر می رسد.