در چند دهه گذشته، تحولات و تغییرات در حوزه علم و فناوری باعث افزایش وابستگی در تعامل و ارتباط صنایع و دانشگاهها در اجرای پروژههای علمی و تحقیقاتی شده است. این وابستگی به نوعی بوده که امروزه توانمندی دولتها در ایجاد ساختارهای مناسب جهت توسعه همه جانبه، طراحی راهبردهای ثمربخش از منابع و ظرفیتهای موجود، طراحی و ابداع فناوریهای نوین و ارتقا قابلیتهای علمی و فنی کشورها در تمامی حوزهها به میزان بسیار زیادی متاثر از پتانسیل ارتباط دانشگاهها با صنایع در تولید، توزیع و به کارگیری علم و فناوری میباشد. در تحقیقات متعدد نیز بر این اصل تاکید شده که ارتباط صحیح دانشگاه و صنعت تاثیر به سزایی در فراهمسازی زمینههای خلق و اشتراک دانش، یادگیری و ابداعات نوآورانه و فناورانه و در نتیجه رشد اقتصادی جوامع دارد. به همین سبب هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در شکلگیری دانشگاه جامعهمحور و مشارکت دانشگاه و صنعت و اولویتبندی آنها میباشد. در این پژوهش از روش ترکیبی (کیفی و کمی) استفاده شده است. در بخش کیفی رویکرد پژوهش اکتشافی و در بخش کمی از نوع توصیفی_ پیمایشی است. در روش کیفی، اطلاعات و دادههای اولیه از مرور نظاممند ادبیات و کدگذاری پژوهشهای پیشین بهدست آمد و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل تم و نرمافزار مکسکیودیای 2018، انجام شد. تعداد 16 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی شناسایی شدند. در مرحله کمی، مقولههای حاصل از ادبیات برای اولویتبندی، با استفاده از پرسشنامه AHP در اختیار 8 نفر از مدیران در حوزه ارتباط دانشگاه و صنعت، قرار گرفت و در نهایت با استفاده از نرمافزار Super Decision، وزن دادهها محاسبه و رتبهبندی صورت گرفت. بررسیها نشان داد که عوامل کلیدی موفقیت در شکلگیری دانشگاه جامعهمحور به ترتیب اهمیت عبارتند از: شناسایی و توسعه تسهیلگران همکاری، توسعه همفهمی از مسائل جامعه، دانشگاه و صنعت، فرهنگسازی، شبکهسازی، شناخت و توسعه پیشرانهای همکاری و کنترل و ارزیابی مشارکت.