زمینه مطالعه: سموم دفع آفات کشاورزی از عوامل مهمی میباشند که میتوانند با ورود به محیطهای آبی سبب آلودگی محیط زیست و آسیب به موجودات آبزی گردند. بنسولفورونمتیل یک علفکش است که در مزارع کشاورزی به ویژه مزارع برنج کاربرد فراوانی دارد. هدف: با وجود حلالیت بنسولفورونمتیل در آب و ورود آن به محیطهای آبی مطالعات محدودی بر روی میزان سمیت این علفکش در موجودات آبزی صورت گرفته است. مطالعه حاضر اثرات سمیت مزمن بنسولفورونمتیل را در ماهی کپورمعمولی (Cyprinus carpio) مورد بررسی قرار داده است. روشکار: ماهیها در 4 گروه تقسیم شدند. گروه 1 به عنوان شاهد در نظر گرفته شد و گروههای 2، 3 و 4 به ترتیب در معرض غلظتهای 10 درصد، 20 درصد و 30 درصد میانه غلظت کشنده 96 ساعته بنسولفورونمتیل برابر با 0، 0/162، 0/324 و 0/486 گرم در لیتر بنسولفورون متیل قرار گرفتند. پس از 21 روز نمونههای خون، سرم و بافت کبد ماهیها بررسی شدند. نتایج: تعداد گلبولهای سفید خون در گروههای 2 و 3 (0/162 و 0/324 گرم در لیتر) نسبت به گروه 1 (شاهد) افزایش یافت، در حالی که در گروه 4 (0/486 گرم در لیتر) کاهش معنیدار گلبولهای سفید نسبت به سایر گروهها مشاهده شد. تعداد گلبولهای قرمز، مقدار هموگلوبین و درصد هماتوکریت در گروههای 3 و 4 (0/324 و 0/486 گرم در لیتر) روند کاهشی و معنیداری را نسبت به سایرگروهها نشان دادند و مقادیر MCV، MCH و MCHC در هیچیک از گروهها با یکدیگر تفاوت معنیداری نداشتند. مقدار پروتئین تام سرم در گروههای 3 و 4 (0/324 و 0/486 گرم در لیتر) نسبت به گروه شاهد کاهش معنیدار داشت. گلوکز سرم در گروههای 3 و 4 (0/324 و 0/486 گرم در لیتر) در مقایسه با گروههای دیگر افزایش معنیداری نشان داد و آنزیمهای AST، ALT و ALP با افزایش غلظت بنسولفورون متیل روند افزایشی داشتند. بیشترین آسیب بافتی درگروه 4 (0/486 گرم در لیتر) به صورت پرخونی، دژنرسانس واکوئلی هپاتوسیتها، نفوذ سلولهای آماسی، هیپرپلازی مجاری صفراوی و نکروز هپپاتوسیتها در بافت کبد مشاهده گردید. نتیجهگیری نهایی: افزایش غلظت بنسولفورونمتیل سبب بروز و مشاهده آسیبهای بافتی در کبد و تغییرات در شاخصهای خونی و سرمی ماهی کپور معمولی گردید.