رویکرد تعاملی نسبتبه انحرافات اجتماعی، تعریف و رویههای کنترل آن را بهسمت تقویت راهبردهای فرهنگی در کنترل رفتارهای انحرافی هدایت میکند. نظریه شرمساری بازپذیرنده بریث ویت از جمله راهبردهای فرهنگی شناختهشده در کنترل رفتارهای انحرافی است که میتواند در بستر فرهنگی- اجتماعی جامعه ایران راهگشا باشد. این نظریه به روشهایی مربوط میشود که از طریق آن جامعه به جرم و مجرمان پاسخ میدهد؛ یا با شرمسار کردن آنها بهگونهای انگزننده یا با بازپذیری آنها. بنابراین مقاله حاضر در نظر دارد تا با آزمون تجربی این نظریه ضمن تبیین جامعهشناختی رفتارهای انحرافی دانشجویان، به شناخت ژرفتری از این نظریه نایل آید. یافتههای مقاله حاضر به روش پیمایش و با تکمیل پرسشنامه، از 831 نفر از دانشجویان 5 دانشگاه دولتی منتخب در شهر تهران، گردآوری شدهاند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گویای آن است که متغیرهای انگزنی، دوستان منحرف، پایبندی به ارزشهای اخلاقی وجابهجایی شرم در تبیین رفتارهای انحرافی دانشجویان نقش دارند. بهطور کلی نتایج آزمون تفاوت میانگینها گواه آن است که تفاوتهای معناداری در میان دختران و پسران دانشجو بهلحاظ متغیرهای مستقل دیده شده است، بدین معنا که میانگین شرمساری، بازپذیری، بههمپیوستگی، پذیرش شرم، جابهجایی شرم، درونیسازی شرم و پایبندی به ارزشهای اخلاقی در دختران دانشجو بیش از پسران دانشجو است. در حالیکه میانگین ارتباط با دوستان منحرف در پسران دانشجو بیشتر از دختران است و همچنین تفاوت معناداری در انگزنی بین هر دو جنس مشاهده نشده است.