عنوان
|
اصول مذاکره و توافق با دشمن از دیدگاه قرآن کریم و نهج البلاغه
|
نوع پژوهش
|
مقاله ارائه شده
|
کلیدواژهها
|
مذاکره، توافق، دشمن، قرآن کریم، نهج البلاغه.
|
چکیده
|
یکی از مسائلی که از دیرباز، محل بحث و گفتگو بوده است، شیوه تعامل با دیگران و خصوصاً بیگانگان و به-طور خاص، بیگانه ای است که خصومت و دشمنی او آشکار است. هماره تلاش مستکبران در طول تاریخ، بر این بوده است که به هر نحو ممکن بر مستضعفان، حکومت کنند. شاید بتوان گفت آخرین راهی که آنها به منظور رسیدن به اهداف شوم خود- پس از این که جنگ و غارت، مؤثر نیفتد یا امکان آن نباشد- طی می کنند راه به ظاهر، مسالمت آمیز و مذاکره است. از این رو، آموزه های اسلامی، در مورد تعامل با بیگانگان، همواره بر استکبار ستیزی و نفی سازش با مستکبران تأکید دارند؛ اما در عین استکبار ستیزی، ارتباط و تعامل با دشمن غیر مستکبر را با شرایط و ضوابطی امضا نموده اند. هدف از پژوهش حاضر که با روش توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر قرآن کریم و نهج البلاغه صورت گرفته است، تبیین و تحلیل دو سؤال اساسی است: 1- ضوابط و شرایط مذاکره با دشمن چیست؟ 2- توافق با دشمن، چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ یافته های پژوهش، حاکی از آن است که اسلام، هرگونه ارتباط با دشمن مستکبری که هدف او سلطه گری و غارت و چپاول است را ممنوع کرده است؛ اما مذاکره و توافق با دشمنی که بر استکبار و لجاجت خود، اصرار ندارد را بر اساس شرایط و ضوابطی، پذیرفته است. قرآن کریم و نهج البلاغه، مذاکره با دشمن را در صورتی تأیید می کنند که اولاً عزت اسلام و مسلمانان، حفظ شود و ثانیاً راه سلطه و تسلط دشمن، بسته شود. همچنین در توافق با دشمن؛ توافق عادلانه را رد نمی کنند؛ ولی توافق شفاف و صریح را می پذیرند و به این توافق، احترام می گذارند؛ اما در عین حال، تأکید به هوشیاری بعد از توافق با دشمن و همچنین برخورد قاطعانه با دشمن در صورت انجام اقدامی خلاف توافق، دارند.
|
پژوهشگران
|
وسیمه غفاری چراتی (نفر دوم)، محمد شریفی (نفر اول)
|