عنوان
|
بررسی رابطه باورهای معرفت شناسی و نیاز به شناخت با آگاهی فراشناختی در اساتید دانشگاه مازندارن
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپ شده
|
کلیدواژهها
|
باور های معرفت شناسی، نیاز به شناخت، آگاهی فراشناختی، اعضای هیئت علمی، حوزه های نرم و سخت
|
چکیده
|
هدف از پژوهش کنونی بررسی رابطه باورهای معرفت شناسی با آگاهی فراشناختی و نیاز به شناخت در اساتید دانشگاه مازندران می باشد. گروه نمونه پژوهش کنونی 145 نفر از اعضای هیئت علمی این دانشگاه می باشند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، از میان 11 دانشکده این دانشگاه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات «پرسشنامه باور های معرفت شناسی شراو»، «سیاهه آگاهی فراشناختی» و «مقیاس نیاز به شناخت» می باشد. داده های مشارکت کنندگان با استفاده از روش آماری تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی برای نمونه های مستقل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد ترکیب متغیر های پیش بین باور معرفت شناسی و نیاز به شناخت، 15% از تغییرات آگاهی فراشناختی اساتید را پیش بینی می کنند. باور معرفتی «دانش ساده» و نیاز به شناخت، پیش بینی کننده معنی دار آگاهی فراشناختی اساتید می باشند. هیچ رابطه معناداری بین متغیرهای مورد بررسی با سابقه تدریس اساتید دیده نشد. باور معرفتی «دانش ساده» و «دانش مطلق» رابطه منفی معناداری با آگاهی فراشناختی و باورهای معرفتی «دانش ساده»، «دانش مطلق» و «توانایی ذاتی» رابطه منفی معناداری با نیاز به شناخت اساتید دارند. همچنین بین نیاز به شناخت و آگاهی فراشناختی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. برای بررسی تفاوت بین حوزه های نرم و سخت در متغیر های مورد بررسی از آزمون تی نمونه های مستقل استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد در باور معرفتی دانش مطلق، تفاوت معناداری بین اساتید حوزه های سخت و نرم وجود دارد. باور معرفتی «دانش مطلق» در اساتید حوزه های سخت بیشتر از اساتید حوزه های نرم می باشد. از میان زیر مقیاس های آگاهی فراشناختی، تنها میانگین زیر مقیاس دانش اخباری اساتید دو حوزه متفاوت بود. اساتید حوزه نرم، دانش اخباری بالاتری را نشان دادند. همچنین نیاز به شناخت اساتید حوزه های نرم، به طور معناداری بالاتر از اساتید حوزه های سخت بود
|
پژوهشگران
|
سیده فاطمه کاظمی (نفر دوم)، سهیلا هاشمی کوچکسرایی (نفر اول)
|