عنوان
|
ارزیابی اثر حفاظتی شش هفته تمرین مقاومتی و مصرف ویتامین D بر عوامل التهابی مغز در موش های صحرایی ماده مبتلا به آنسفالومیلیت خودایمن تجربی
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپ شده
|
کلیدواژهها
|
تمرین مقاومتی، عوامل نوروالتهابی مغز، ویتامین D، مولتیپل اسکلروزیس
|
چکیده
|
سابقه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری خودایمن التهابی مزمن است که با کاهش توانایی بدنی همراه است. هدف از این پژوهش ارزیابی اثر حفاظتی 6 هفته تمرین مقاومتی و مصرف ویتامین D بر عوامل التهابی مغز در موش های صحرایی ماده مبتلا به آنسفالومیلیت خودایمن تجربی (EAE) بود. مواد و روش ها: در این پژوهش تجربی 48 سر موش ماده نژاد لوئیز 4 هفته ای به طور تصادفی به 8 گروه تقسیم شدند. پروتکل تمرین مقاومتی به مدت 6 هفته و 5 روز در هفته انجام شد. شروع برنامه تمرینی با بار معادل 50 درصد وزن بدن بود. حیوانات در دو جلسه اول 8 تا 10 تکرار (بالا رفتن از نردبان) را با فواصل استراحت 2 دقیقه ای انجام دادند. موش ها با نخاع خوکچه هندی و ادجوانت کامل ایمونیزه شدند. مدل EAE در انتهای هفته ششم تمرینات القاء شد. حیوانات به ازای هر کیلوگرم وزن بدن 5 میکروگرم ویتامین D3در 150 میکرولیتر روغن کنجد هر دو روز یک بار به مدت 2 هفته به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. نتایج: شش هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف ویتامین D بر شاخص های عامل رشد گرانولوسیت-مونوسیت، عامل رونویسی هسته ای کاپا-بی و فاکتور تبدیل رشد بتا تاثیر معنی داری نداشت (05/0P>)؛ بااین وجود، مقادیر اینترلوکین-17 در هر سه سطح تمرین (001/0P=)، مکمل (045/0P=) و اثر تعاملی تمرین و مکمل (043/0P=) تفاوت معنی داری نشاد داد. نتیجه گیری: احتمالا اجرای تمرین مقاومتی و مصرف ویتامین D به صورت پیش آماده سازی از طریق پیشگیری از افت مقادیر عوامل ضدالتهابی و نیز افزایش عوامل پیشران بیماری، اثر حفاظتی در برابر بیماری دارد. هر چند افزایش مقادیر اینترلوکین-17 را می توان یک یافته منفی مطالعه حاضر دانست اما احتمالا زودگذر بوده و در درازمدت به مقادیر پایه بازگشت می کند. البته نتیجه گیری قاطع به مطالعات بیشتر نیازمند است.
|
پژوهشگران
|
اکبر حاجی زاده مقدم (نفر سوم)، ضیاء فلاح محمدی (نفر دوم)، عصمت السادات موسوی (نفر اول)
|