عنوان
|
بازشناسی باغ جهان نمای فرح آباد براساس شواهد باستان شناختی و قرائن تاریخی
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپ شده
|
کلیدواژهها
|
باغ ایرانی؛ باغ های مازندران؛ جهان نما؛ رودکناری؛ عناصر منظر
|
چکیده
|
باغ ایرانی، غنی ترین منظر انسان ساخت ایرانیان است که باوجود پیشینه ای بسیار طولانی ابعاد ناشناخته ی بسیاری دارد؛ شناخت الگوهای سرزمینی در مناطق مختلف ایران به این مهم، کمک شایانی خواهد کرد. در این میان، عواملی که در شکل و الگوی قرارگیری عناصر باغ نسبت به هم دخیل بوده اند را می توان به دو دسته ی کلی کاربردی و کالبدی تقسیم نمود. کرانه ی جنوبی دریای خزر به واسطه ی برخورداری از مواهب طبیعی، محل مناسبی برای باغ سازی بوده است. مع الاسف در اقلیم منطقه باغ ها، ماندگاری بالا نداشته و به واسطه ی وجود آثار اندک، مطالعات گسترده ای نیز در مورد آن ها صورت نگرفته است. هدف مقاله ی حاضر، بازشناسی معماری منظر باغ های عصر صفوی در کرانه ی جنوبی دریای خزر و الگوی شکلی باغ جهان نمای فرح آباد از طریق بررسی نقش عناصر منظر در آن و مقایسه ی تطبیقی با اصول باغ ایرانی است. پژوهش حاضر، در راستای شناخت الگوهای سرزمینی و رهیافتی به تأثیر محیط طبیعی منتج از سرزمین در شکل باغ، در پی پاسخ به این پرسش است که، وجود عنصر طبیعی رود در حاشیه ی باغ چه تأثیری بر الگوی شکلی، هندسه ی باغ و جانمایی عناصر مختلف در آن داشته است؟ به این ترتیب، الگوی معرفی نشده ای از باغ ایرانی به نام «باغ رودکناری» را معرفی کند. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی است که با گردآوری اطلاعات به روش مطالعات اسنادی، متون تاریخی، سفرنامه های سیاحان و مستندات تصویری همچون نقاشی ها و عکس های تاریخی، به توصیف مجموعه می پردازد و سپس با تحلیل و ارزیابی داده ها و به کمک نقشه های وضع موجود، عکس هوایی، آخرین یافته ها از کاوش های باستان شناسی و مشاهدات میدانی به اثبات می رساندکه کوشک اصلی در این باغ، که دارای الگویی چهاربخشی است، جهت بهره مندی از بهترین چشم انداز از موقعیت مألوف خود در راستای محور اصلی خارج و در امتداد محور شرقی-غربی در مجاورت رودخانه قرار گرفته است تا بتواند هم از منظر محور مربوطه و هم از منظر رودخانه بهره ببرد. به گونه ای که می توان نام «الگوی رودکناری» بر این باغ نهاد.
|
پژوهشگران
|
وحید حیدر نتاج (نفر دوم)، اسحاق رضازاده (نفر اول)
|