مشخصات پژوهش

صفحه نخست /قهرمان و ضدقهرمان؛ ...
عنوان قهرمان و ضدقهرمان؛ شخصیتپردازی ابلیس در تذکره الاولیاء عطار نیشابوری
نوع پژوهش مقاله چاپ شده
کلیدواژه‌ها ابلــیس، پیرنــگ، شخــصیت پــردازی، روایــت پــردازی، تذکره الاولیاء.
چکیده آرتور جفری واژه ابلـیس را محـرف (Diabolos (یونـانی مـی دانـد کـه مـسیحیان آرامی یا عربی زبان، آن را وارد زبان عربی کرده اند. تلقی عرفای سکری از مفهوم ابلیس با طرحوارههای ذهنی فقها و به تبع آن توده مردم سـازگار نیـست . ابلـیس از زمان لاهوتی جدا شده و در زمان ناسوتی(جهان مادی) سیرمیکنـد وزمـان ازلـی را با زمان مادی پیوند می دهد و حکایت دچار زمان پریشی میشود. این حکایتها بـهتـدریج از پوسـته روایـت تـاریخی خـارج شـده و بـه روایـت داسـتانی نزدیـک میشوند. شخصیت ابلیس در حکایـت هـای تـذکرهالاولیـاء، همچـون رویـدادهای مخل، حکایت را از حالت تعادل خارج کرده و به نوعی بیتعادلی سـوق مـی دهـد. عطار، نگاه عرفانی و فقهی را که دارای دو صدا و دو معنای مختلـف اسـت بـرای بیان یک شخصیت واحد (ابلیس) به کار مـیبـرد کـه ایـن دو صـدا دارای ارتبـاط مکالمهای هستند. این دو صدا در بیشتر حکایتهای تذکرهالاولیـاء مـشهود اسـت . روایتپردازی در حکایتهای این اثر، جدای از این که وجه هنری به کلام عـادی میدهد، شیوهای برای اقناع مخاطب است . در این روایتهای داستانی، شخص در عمل روایت، به شخصیت تبدیل می شـود. ایـن پـژوهش بـر آن اسـت تـا پـردازش شخصیت ابلیس را (در حکایتهای تذکرهالاولیـاء) در دووجـه متـضاد قهرمـان و ضد قهرمان در عمل داستانی تبیین کند.
پژوهشگران قدسیه رضوانیان (نفر دوم)، سید جعفر علوی (نفر اول)