مشخصات پژوهش

صفحه نخست /سیاست خارجی تقابلی و اختلافات ...
عنوان سیاست خارجی تقابلی و اختلافات ایران- آمریکا در برنامه هسته ای ایران
نوع پژوهش پایان نامه
کلیدواژه‌ها ایران، برنامه هسته ای، تقابل، اختلافات، آمریکا
چکیده از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران مسئله هسته‌ای مهمترین و پرابعادترین موضوع تقابل با ایالات متحده آمریکا بوده است. این مناقشه درحالی است که برنامه هسته‌ای ایران ابتدا با امضــای موافقت‌نامه‌ی همکاری‌های هســته‌ای بین رژیم پهلوی و آمریکا آغاز شده بود. متعاقب گزارش سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در 23 مرداد سال 1381 از فعالیت-های مخفی هسته‌ای توسط جمهوری اسلامی، بدلیل این که ایران دیگر جزو متحدان آمریکا نبود، به جدی‌ترین تنش دو کشور بدل شده است. در فرآیند طولانی مذاکرات هسته‌ای که عمده آن در قالب گروه 1+5 بوده است، هدف ایران اثبات صلح‌آمیز بودن و لازم دانستن حق بهره‌مندی از انرژی هسته‌ای برای خود بوده است، اما در طرف مقابل هدف آمریکا که در ابتدا جلوگیری از هسته‌ای شدن ایران بود، در حال حاضر تلاش برای کاهش ظرفیت ظرفیت غنی‌سازی با تأکید بر احتمال انحراف برنامه هسته‌ای ایران و تولید سلاح هسته‌ای می‌باشد. در این راستا، ایران ضمن همکاری در مذاکرات، پذیرفتن تعهدات مختلفی همچون تعلیق داوطلبانه، پایبندی به پروتکل‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (قبل و بعد از برجام) و نظارت همه‌جانبه از جمله کارگذاشتن دوربین‌های نظارتی آژانس در مراکز هسته-ای را قبول و اجرا نموده است. با این‌حال، اقدامات ایران به حل مسئله نینجامیده و اختلافات در سطوح پنج‌گانه‌ای که با بهره‌گیری از مدل جیمز روزنا در این پژوهش نشان داده شده، ادامه یافته است. هدف هدف این رساله شناسایی و تجزیه و تحلیل رابطه پیوستگی بین ابعاد مختلف تضاد و اختلافات داخلی و خارجی ایران و آمریکا در مسئله هسته‌ای است. در این پژوهش،‌ ماهیت تقابلی و اختلافات میان اهداف سیاست خارجی آمریکا و ایران که علت اصلی عدم سازش-پذیری و برقرای صلح باثبات میان این دو کشور است، مورد بررسی قرار گرفته است. روش در این رساله با بهره‌گیری از نظریه ملی- بین‌المللی جیمز روزنا و از روش تبیینی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه‌ای، اینترنتی و برخی منابع آماری به تحلیل این موضوع پرداخته شده است. یافته‌ها یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد، جمهوری اسلامی ایران که دارای نهادها و سلسه-مراتب خاص خود می‌باشد، دستیابی به انرژی هسته‌ای را به‌عنوان موضوعی مهم می‌داند که متضمن منافع عمومی و خواست ملت بوده و دستاوردی با اهمیت در مقابل زورگویی‌های آمریکا به شمار می‌رود. از این رو، ایران در تمامی اوقات تحریم، مذاکره یا توافق هسته‌ای و خروج آمریکا، این کشور را به‌عنوان دشمن خود محسوب نموده است. از طرف دیگر نیز، آمریکاییان علاوه‌بر این که نشان داده‌اند نسبت به قبول حق هسته‌ای ایران بی‌میل هستند، در طی مذاکرات هسته‌ای و امضای برجام از موضعی آمرانه و توأم با تهدید با ایران تعامل نموده‌اند. براین اساس، در اختلافات هسته‌ای ایران و آمریکا، رهبر معظم ایران آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای به‌عنوان مرجع نهایی تصمیمات سیاست خارجی، با تأکید بر صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای، با وجود تمامی فشارها و تحریم، قاطعانه خواستار دستیابی به انرژی هسته‌ای بوده‌اند. در سطح دولتها، راهبرد دولت‌ خاتمی و روحانی در مقابل دولت کلینتون، بوش و اوباما از مذاکره و همکاری برای حل و فصل موضوع هسته‌ای به سمت تقابل کشیده شده است. براین اساس، اول تعلیق داوطلبانه در زمان خاتمی پذیرفته شد سپس جرج بوش ایران را جزو محور شرارت دانست و در همان زمان دولت خاتمی فرمان ادامه فعالیت‌ها صادر شد. در دولت روحانی ابتدا توافق هسته‌ای (برجام) با اوباما و سایرین امضاء شد، اما پس از اندکی، ترامپ آمریکا را از برجام خارج نمود و دولت روحانی پنج گام کاهش تعهدات برجامی را در پیش گرفت. در زمان دولت شهید رئیسی در حین تلاش برای تقلیل اهمیت مذاکرات هسته‌ای، برخی اقدامات با دولت بایدن برای احیای برجام صورت پذیرفت، البته این روند با مسائلی همچون جنگ روسیه و اوکراین، ناآرامی‌های داخلی ایران و جنگ حماس و اسرائیل، به تقابل دوباره انجامید. در حوزه قوه مقننه، در ایران حوزه نفوذ و اقتدار مجلس شورای اسلامی در تصمیم‌گیری موضوع هسته‌ای، تابعی از حضور اشخاص برجسته، در اکثریت بودن جناح‌های سیاسی (اصلاح‌طلبی یا اصول‌گرایی) و عامل هم‌مسلک بودن نمایندگان قوه مقننه و قوه مجریه در همکاری یا مقاومت در مذاکرات هسته‌ای بوده است. از این نظر مجلس در زمان‌هایی با سیاست‌های هسته‌ای دولت همراه و در زمان‌هایی در مقابل آن مقاومت نموده است. در کنگره آمریکا، ضمن حمایت از فشارهای دولت بر علیه ایران، مصوبات گوناگونی برای فشار بیشتر به برنامه هسته‌ای ایران به تصویب رسیده است. در ایران همچنین، سایر منابع رسمی تأثیرگذار در تصمیمات سیاست خارجی از جمله قوه قضائیه، مجمع تشخیص مصلحت نظام و غیره با تصمیمات نهاد رهبری موافق و همراه بوده‌اند. اغلب منابع غیررسمی جمهوری اسلامی همچون نهادهای دینی و مذهبی و رسانه نیز خواهان دستیابی به انرژی هسته‌ای هستند، با این‌حال، کیفیت سطح رفاهی و اقتصادی آن‌ها در حمایت یا عدم حمایت از تصمیمات هسته‌ای دولت‌ها مؤثر بوده است. گروه‌های غیررسمی در آمریکا از جمله لابی‌ها، مخازن فکر و غیره جهت کسب منافع خود در افزایش فشارها به برنامه هسته‌ای ایران نقش داشته‌اند. در حوزه تأثیرات مسائل خارجی روابط خاص میان ایران با چین و روسیه بویژه در مسائلی همچون میان‌جیگری چین میان ایران و عربستان، عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و بریکس، اتهام به ایران جهت مشارکت در جنگ روسیه و اوکراین و اتهام به ایران جهت حمایت از حماس در جنگ با اسرائیل که موجب قرار گرفتن ایران و آمریکا در دو جبهه روبروی هم می شود، از دیگر مسائل برهم‌زننده روند مذاکرات هسته‌ای و افزایش تقابل بوده است. نتیجه‌گیری براساس مطالعات انجام شده در این پژوهش، رسیدن به توافقی پایدار میان ایران و آمریکا که نتیجه آن پذیرفتن حق هسته‌ای ایران از طرف آمریکا باشد، بعید به نظر می‌رسد. زیرا افزایش توان جمهوری اسلامی با وجود جهت‌گیری‌های این کشور نسبت به مسائل منطقه‌ای همچون مخالفت با حضور آمریکا در خاورمیانه و حمایت از گروه‌های شیعی و همکاری با چین و روسیه از جهات گوناگون با اهداف آمریکا مغایرت دارد. همچنین، خروج آمریکا از توافق هسته‌ای و مواضع مخالفان داخلی و خارجی آن (همچون اسرائیل)، از احتمال هرگونه توافقی با ایرانی که به فعالیت‌های قبل از برجام خود ادامه می‌دهد، بیانگر تنزل اهمیت توافق هسته‌ای به‌عنوان عاملی صلح‌بخش برای امنیت آمریکائیان در خاورمیانه است. از این جهت، ایران نشان داده است که ‌به‌هیچ عنوان حاضر به معامله بر سر صنایع نظامی خود از جمله صنایع موشکی و پهبادی و حضور منطقه‌ای که آمریکا علاقمند به مذاکره درباره آنان است، نمی‌باشد. بنابراین، خودیاری و در صورت امکات تغییر دکترین هسته‌ای، از راهکاری پیشنهادی این رساله برای ایران است.
پژوهشگران محسن قزل سفلو (دانشجو)، محمد رادمرد (استاد مشاور)، مرتضی علویان (استاد مشاور)، علی اکبر جعفری (استاد راهنما)