عنوان
|
نگاهی نو به خویشتن و دیگری: تصویر شناسی ادبی از منظر دانیل هانری پاژو
|
نوع پژوهش
|
مقاله ارائه شده
|
کلیدواژهها
|
تصویرشناسی، ادبیات تطبیقی، دانیل هانری پاژو، دیگری، خودی.
|
چکیده
|
تصویرشناسی، گرایشی از ادبیات تطبیقی است که در اوایل دهه ی هفتاد میلادی همزمان با پژوهشهای نوین محققانی چون کلود پیشُوا، آندره میشل روسو و بویژه دانیل هانری پاژو رنگ و بوی تازه ای به خود گرفت و توجه محافل علمی و ادبی را به خود جلب کرد. این شاخه ی مهم مطالعات تطبیقی که نخستین بار توسط ژان ماری کاره در سالهای چهل میلادی مطرح شد، مطالعاتی را در برمیگیرد که در آن محقق تصویرشناس به بررسی تمامی تصاویر و بازنمایی های بیگانه »دیگری« در یک اثر ادبی یا یک ادبیات میپردازد. این دانش بین رشته ای که گاه به سمت تاریخ و گاه به سمت مطالعات ادبی گرایش پیدا میکند، تلاشی است برای یافتن ابعاد گوناگون تصویر »دیگری«، ماهیت ساختاری و چگونگی شکلگیری آن در خلال ادبیات. از آنجا که تصویر در ادبیات تطبیقی به دریافت یک فرهنگ از فرهنگی دیگر اطلاق می شود، چنین تصویری، تصویری دوقطبی است: بدین معنا که تصویر »دیگری«، در نهایت، تصویری است از» خود« که بواسطه شرح، نشر و بسط تصویر »دیگری« استنتاج می شود. جستار حاضر بر آن است تا روش تحقیق و نقد تصویرشناختی پیشنهادی دانیل هانری پاژو را مورد تشریح قرار دهد. اگرچه غالبا،ً روش نقد تصویرشناختی را روشی تاریخی-اجتماعی معرفی کرده اند، پاژو روشی را ارائه میدهد که بر پایه ی سه مرحله: بررسی واژگانی، بررسی ساختاری و بررسی هرمنوتیک استوار است. از آنجا که مطالعات حوزه ادبیات تطبیقی در ایران سابقه ای طولانی ندارند و از سوی دیگر، ادبیات تطبیقی زمینه تحقیق، پژوهش و مطالعات فراوانی را فراهم میسازد، شایسته است دیدگاه های نظریه پردازان مختلف این حوزه شرح و بسط داده شوند تا بتوان از آنها در پژوهش های آتی در زمینه ادبیات فارسی بهره جست.
|
پژوهشگران
|
متین وصال (نفر دوم)، عطیه اعرابی (نفر اول)
|