عنوان
|
تفسیر مدل سری زمانی و شاخص های نابرابری از شکل گیری همگرایی درکشورهای گروه D-8
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپ شده
|
کلیدواژهها
|
فرضیه همگرایی(convergence hypothesis)؛ مدل رشد نئوکلاسیک سولو – سوان؛ مدل سری زمانی؛ مدل توزیعی؛ گروه .D-8
|
چکیده
|
در این تحقیق سعی کرده ایم تا در چارچوب مدل سولو-سوآن، فرضیه همگرایی GDP سرانه واقعی بین کشورهای گروه D-8 آزمون شود. بدین منظور، از مدل های سری زمانی(آزمون ریشه واحد دیکی- فولر تعمیم یافته) وتوزیعی(شاخص های نابرابری تایل و واریانس مقطعی)استفاده شده است. نتایج مدل سری زمانی نشان می دهد که تنها کشورهای اندونزی، مالزی، و ترکیه توانسته اند، به سمت امریکا(به عنوان کشوری با GDP سرانه بالا) همگرا شوند، در حالی که سایر کشورها از آن واگرا شده اند. از طرف دیگر، نتایج آزمون همگرایی میان کشوری بین ایران و سایر کشورهای گروه مورد مطالعه نشان می دهد، تنها بین ایران و دو کشور بنگلادش و نیجریه همگرایی ایجاد شده است. این در حالی است که بین ایران و دو همسایه و شریک تجاری دیرینه آن؛ پاکستان و ترکیه نوعی واگرایی تصادفی ایجاد شده است. این امر می تواند، حاکی از نقش بسیار ضعیف گروه هایی مانند اکو و حتی D-8 در ایجاد یکپارچگی منطقه ای بین این سه کشور باشد. نتایج محاسبه شاخص های پراکندگی، حاکی از افزایش نابرابری بین کشورهای گروه(به خصوص بعداز دهه 1990) است و این امر نشان دهنده افزایش ناهمگنی بین کشورهای این گروه و ناتوانی آن در ایجاد یکپارچگی بین کشورهای عضو می باشد.
|
پژوهشگران
|
زهرا میلا علمی (نفر دوم)، امید رنجبر (نفر اول)
|