عنوان
|
کارکرد اجتماعی «ضمایر شخصی» در اشعار سیاوش کسرایی
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپ شده
|
کلیدواژهها
|
سیاوش کسرایی، ضمایر شخصی، کارکردهای اجتماعی و فضاسازی.
|
چکیده
|
انقلاب مشروطه سرفصل مطالبات سیاسی- اجتماعی را گشود و تجدّدطلبی در حوزههای مختلف، از جمله ادبیّات راه یافت و شاعران بسیاری به طبعآزمایی در زمینههای نوگرایی بهویژه در شکل و فرم پرداختند تا این که نیما، گوی سبقت از همگان ربود و نه تنها در فرم، بلکه در محتوا نیز سرآمد شد و شعر نو اجتماعی را با نام خود پیوند زد. بعد از نیما، پیروان او نظیر شاملو، اخوان، شفیعی کدکنی، کسرایی و... حتی شفافتر و شیواتر از نیما به بازتاب مسایل سیاسی- اجتماعی در اشعارشان دست یازیدند. سیاوش کسرایی به شدّت پایبند بازگویی دردها و دغدغههای اجتماعی است و زبانگرایی و توجه به جنبههای هنری، هرگز او را از تمرکز بر محتوای اشعارش بازنداشته و ذوق برانگیختن لذّت ادبی او را از شوق بیدارگری مردم، دور نکرده است. از این رو، او در اشعارش اندیشههای اجتماعی را جانشین احساسات فردی مینماید و به دفاع از آزادی، دادگری و مبارزه با استبداد و فقر میپردازد و نقش انسان را در طرح سرنوشت خویش ترسیم می نماید. کسرایی برای نیل به مقاصد سیاسی- اجتماعی میکوشد تا با کاربرد واژگان مناسب و خلق تصاویر مؤثر، روح انقلابی و حماسی را در کالبد اشعارش بدمد و با استفاده از ترفندها و شگردهای زبانی و ادبی، مردم را به خیزش، ایستادگی و پایداری در راه دست یابی به آرمانهایشان وادارد. از این رو، با طرح مشکلات طبقات محروم و تأکید بر ضرورت تبلور آزادی و دادگری در قالب زبان هنری، آحاد مردم را به وحدت و همبستگی ترغیب مینماید. از جمله شگردهایی که کسرایی برای حصول بدین مقصود به کار می بندد، کاربرد ضمایر شخصی «من»، «تو» و «ما» به اشکال متفاوت و برجستهسازی آنها به دو روش قاعده افزایی و قاعده کاهی است. شیوه خاص کسرایی در کاربرد ضمایر، موسیقی کلام، چینش واژگان، شکل دیداری و فضاسازی اشعار برای نشان دادن چگونگی پیوستن «من» و «تو» به «ما» به منظور ترغیب و تشویق افراد به توده و حرکت انقلابی از محورهای اصلی کارکردهای ضمایرشخصی در اشعارش میباشند. با توجه به گرایشهای سیاسی – اجتماعی کسرایی، به خصوص سرودههای او در حوزه شعر نو مقاومت-که از برجستهترین چهرههای این نوع شعر به شمار میآید- میتوان گفت کاربرد ضمایر شخصی «من» و «تو» در اشعارش که غالباً آن را به «ما» تبدل مینماید، دارای طرحی خودآگاه است و او بر اساس معنای مرکزی ضمایر «من و تو» که دربردارنده تضاد درونی و تقابل شخصیاند، میکوشد تا با تغییر و تبدیل آنها به «ما»، تقابل را به تعامل و تضاد را به تفاهم بدل نماید و بدین طریق وحدت را محقق سازد.
|
پژوهشگران
|
مریم بختیاری (نفر دوم)، علی اکبر باقری خلیلی (نفر اول)
|