هدف از پژوهش حاضر، ترکیب دو مفهوم اقتصاد و اجتماع و ریشهیابی توسعه اقتصادی از کانال انسجام اجتماعی است. انسجام اجتماعی به وضعیتی اطلاق میشود که در آن، اجزای تشکیلدهنده جامعه، به گونهای به یکدیگر وصل میشوند که یک کل معنادار و مؤثر را بوجود میآورند. این پژوهش، با استفاده از دو مؤلفه "برابری در توزیع فرصتها" و "سرمایه اجتماعی" به برآورد شاخص انسجام اجتماعی در 85 کشور منتخب توسعه یافته و در حال توسعه طی دوره 2008 تا 2010 میپردازد. سپس با استفاده از رگرسیون دادههای تابلویی اثر شاخص انسجام اجتماعی را بر ابعاد متفاوت توسعه اقتصادی مورد بررسی قرار میدهد. یافتههای پژوهش حاضر، حاکی از اثر مثبت و معنادار انسجام اجتماعی بر رشد تولید سرانه، نوآوریهای فنی، اثربخشی نهادهای دولتی، کیفیت سیاستهای توسعه و در نهایت ثبات سیاسی و اجتماعی است.