1403/09/01
طاهر صفرراد

طاهر صفرراد

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی:
تلفن: ۰۱۱- ۳۵۳۰۲۶۲۳

مشخصات پژوهش

عنوان
تحلیل روند تغییرات بارش برف در بخش‌های جنوبی دریای خزر
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
برف، روند، من-کندال، شیب سن، دریای خزر
سال 1402
پژوهشگران علی محمودی(دانشجو)، طاهر صفرراد(استاد مشاور)، یداله یوسفی(استاد راهنما)

چکیده

هدف: آگاهی از روند تغییرات بارش برف یک مکان، برای مدیران و دست اندرکاران مرتبط با آب، فعالیت‌های کشاورزی و صنایع اهمیت زیادی دارد، چرا که ریزش برف نسبت به باران بیشتر به پدیده نفوذ در سطح حوضه‌ها کمک کرده و باعث تغذیه و تقویت آب‌های زیرزمینی مخصوصا چشمه‌ها می‌شود، ریزش برف با توجه به ماندگاری آن در سطح حوضه‌ها می‌تواند میزان ذخیره جریان پایه رودخانه‌ها را در طی سال تضمین نماید. بنابراین شناسایی تغییرات بارش برف در این حوضه اهمیت فراوان دارد. در تحقیق حاضر به شناخت روند تغییرات روزهای دارای بارش برف در بخش‌های جنوبی دریای خزر در بازه زمانی تحقیق (1369 الی 1399) پرداخته‌ شد. روش پژوهش: با توجه به اینکه اهداف این تحقیق بررسی سری‌های زمان بارش برف و روند آنها بوده‌است، دراین راستا جهت بررسی روند از نظر افزایشی یا کاهشی بودن، بدون روند بودن و معنی‌دار بودن از آزمون‌ها ناپارامتری من_کندال و تخمین گر سن و نرم اکسل به کارگرفته شده است. پارامترهای بررسی شده شامل: روزهای همراه با پوشش برف، تعداد روزهای همراه با پدیده برف و بیشترین مقدار ماکزیمم برف می‌باشد. یافته‌ها: برای پارامترهای مورد مطالعه رفتار دو آزمون، من کندال و تخمین گر سن در اکثر موارد تعیین نوع روند یکسان بود. براساس آزمون من-کندال و شیب سن، به جهت برف (هم از لحاظ پدیده، هم از لحاظ پوشش و هم از لحاظ ماکسیمم برف) روند کاهشی در سواحل جنوبی به خصوص جلگه غربی و مرکزی دیده می‌شود. از پدیده برف به سمت ماکسیمم برف و پوشش برف، تعداد ایستگاه‌های با روند افزایشی کاهش می‌یابد. این بدین معنی ‌است که بیشترین کاهش برف مربوط به نشست برف بر روی زمین می‌باشد.