با پیشرفت تکنولوژی و توسعه یافتگی و امکان جانشینی بیشتر انرژی، وابستگی به برق بطور روزافزون افزایش پیدا کرده است. از آنجا که بخش خانگی یکی از بزرگترین مصرفکنندگان برق محسوب میشود، درک رفتار این دسته از مصرفکنندگان برای مدیریت مصرف برق و کاهش آلایندگیهای ناشی از تولید برق ضروری است. هدف اصلی مطالعه حاضر، ارزیابی رفتاری مصرف برق خانگی در کنار عوامل اقتصادی تعیین کننده آن بر اساس مدل تئوری رفتار برنامهریزیشده (TPB) میباشد. در این راستا، برای ارزیابی قصد ساکنان بخش خانگی در صرفهجویی برق و توضیح رفتارهای صرفهجویی برق، ارتباط عوامل قیمتی و جامعه شناختی با قصد صرفهجویی بررسی شده است. برای آزمون فرضیه تحقیق مبنی بر اثر معنادار و مسلط عوامل رفتاری بر مصرف برق خانگی، از معادلات ساختاری استفاده شده است. دادههای تحقیق از طریق یک مطالعه میدانی شامل 405 آزمودنی(بر اساس آماره کوکران اورکات) از مشترکان بخش خانگی استان مازندران جمعآوریشده است. بر اساس نتایج تحقیق حاضر، ضرایب مسیر برای نگرش 442/0، کنترل رفتار درک شده 323/0، هنجار ذهنی 128/0 بهدست آمده است. این در حالی است که ضریب مسیر قیمت برق معادل 121/0 (پایین تر از هنجار ذهنی) برآورد شده است که نشانگر اهمیت معنادار ولی کمتر از عوامل رفتاری میباشد. همچنین بر اساس یافتههای این مطالعه، ضریب مسیر برای قصد صرفهجویی برق معادل 617/0 بهدست آمده است که دوباره نشان دهنده اهمیت قابل توجه عوامل رفتاری در مصرف برق میباشد. بر اساس نتایج این تحقیق، توصیه میشود سیاستگذار برای کنترل مصرف برق، در کنار عوامل قیمتی، به عوامل رفتاری نیز توجه ویژه داشته باشد. به عنوان نمونه در چارچوب رویکرد تلنگر، طراحی قبوض بر اساس الگوهای رفتاری و ارسال گزارشهای ماهانه و فصلی در جهت مقایسه میزان مصرف ساکنان با همسایگان میتواند تأثیر قابل توجهی بر کاهش مصرف برق داشته باشد. این موضوع نه تنها به حفاظت از منابع و محیط زیست کمک میکند بلکه اثرات منفی توزیع درآمدی ناشی از افزایش قیمت برق را نیز کاهش دهد.