برق به بخش حیاتی و ضروری در جوامع مدرن تبدیلشده است. باگذشت زمان، پیشرفت تکنولوژی و توسعهیافتگی جوامع، وابستگی به برق بهطور روزافزون افزایش پیداکرده است. ازآنجاکه بخش خانگی یکی از بزرگترین مصرفکنندگان برق محسوب میشود، درک رفتار این دسته از مصرفکنندگان برای مدیریت مصرف برق و کاهش آلایندگیهای ناشی از نیروگاههای برق ضروری است. هدف نهائی این تحقیق برآورد میزان همبستگی متغیرهای تئوری رفتار برنامهریزیشده (نگرش، هنجار ذهنی و کنترل رفتار درک شده)، عوامل قیمتی و عوامل جمعیت شناختی با تمایل به صرفهجویی در برق و ارتباط تمایل به صرفهجویی در برق با رفتارهای مصرف برق است. به این منظور پرسشنامهای با کمک پژوهشهای پیشین طراحی شد و از جامعه موردنظر که مشترکان برق خانگی شهرستان بابلسر هستند، نمونهای به تعداد 405 مشترک بهصورت تصادفی انتخاب گردید. پرسشنامه توسط ارسال لینک و بهصورت حضوری تکمیلشده است. درنهایت با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری دادهها برآورد شدند. نتایج نشان می-دهند متغیرهای روانشناختی بر تمایل به صرفهجویی در برق اثرگذارتر از عوامل قیمتی هستند. و متغیر نگرش مؤثرترین متغیر در میان متغیرهای مستقل بوده است. تنها متغیر اثرگذار جمعیت شناختی متغیر سن بوده است و متغیرهای تحصیلات و درآمد ازنظر معناداری آماری رد شدند.