مصرف غذا یکی از ضروریترین نیازهای انسان است که تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد، یکی از این عوامل میزان ترجیح افراد هنگام مواجه شدن با انواع مواد غذایی میباشد. با توجه به افزایش وضعیت چاقی و لاغری در سراسر جهان، میزان مصرف کالری در بین افراد جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است. افراد لاغر برای رسیدن به وزن ایدهآل باید در طول روز علاوه بر انجام برخی حرکات ورزشی، مصرف مواد غذایی پر کالری را در رژیم غذایی خود قرار دهند، اما افراد چاق برعکس افراد لاغر میبایست برای رسیدن به تناسب اندام از مصرف بیش از حد مواد غذایی پر کالری پرهیز کنند. هدف در این پژوهش، تشخیص ترجیح افراد چاق و لاغر در هنگام مواجه شدن با غذای پر کالری و کم کالری بوده است تا به بازاریابان در جهت ایجاد تبلیغ مناسب روی بسته بندی مواد غذایی، برای افزایش سلامت جامعه و جلب رضایت مصرف کننده، کمک کند. از آنجایی که علوم اعصاب به طور قابل توجهی مسیر بازاریابی را روشن کرده و تعامل بین روشهای مختلف بازاریابی عصبی، به درک و شهود بهتر رفتار مصرف کننده کمک میکند، به همبن علت در این پژوهش از بازاریابی عصبی برای رسیدن به هدف استفاده شده است. روش تحقیق حاضر از نوع علی_مقایسه ای است که بصورت میدانی اجرا شد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تعداد 40 نفر از افراد چاق و لاغر با دامنه سنی 20 تا 50 سال (20 نفر در گروه چاق و 20 نفر در گروه لاغر)؛ به صورت نمونهگیری هدفمند انتخاب و وارد تحقیق حاضر شدند که در نهایت پس از بررسی یافتههای حاصل از آزمایشات، تعداد 12 نفر چاق و 11 نفر لاغر به عنوان نمونههای نهایی در تحقیق پذیرفته شده و دادههای آنها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. تمام ارزیابیهای مربوط به هر نمونه در یک جلسه حدوداً 30 دقیقه به صورت رایگان انجام گرفت. لازم به ذکر است ارزیابی متغیرهای تحقیق با رعایت کامل اصول اخلاقی در آزمایشگاه علوم شناختی واقع در مرکز بهداشت دانشگاه مازندران و با دمای محیطی مناسب و نور کافی و حفظ پروتکلهای بهداشتی انجام گرفت. شرکتکنندگان در این تحقیق تنها یکبار مورد ارزیابی قرار گرفتند. ثبت یافتههای مربوط به مؤلفههای تحقیق حاضر با استفاده از دستگاه 32 کاناله ثبت EEG شرکت لیوفناوری هوشمند انجام شد. برای طراحی و نمایش تکلیف استروپ هم از یک دستگاه رایانه همراه با مانیتور استفاده شد، به صورتی که تصاویر محصولات غذایی متشکل از 20 تصویر محصول غذایی پر کالری و 20 محصول غذایی کم کالری، با متن نوشته کم کالری، پر کالری که روی عکسها متصل و کارآزماییهای همخوان و ناسازگار با ترکیب محرکهای مختلف روی تصاویر، ایجاد شدند، چندین بار برای هر یک از شرکتکنندگان براساس زمانی خاص نمایش داده شد. همچنین به شرکتکنندگان دستور داده شد که فقط به تصاویر غذا پاسخ دهند و کلمات (اطلاعات کالری) را نادیده بگیرند، یعنی در صورت نمایش غذاهای پر کالری روی صفحه مانیتور، کلید "F" و با مشاهده تصاویر غذاهای کم کالری، روی صفحه کلید دکمه "J"را فشار دهند. برای پیشبرد پژوهش حاضر، از مؤلفههای ERP، یعنی N200و P300 استفاده شد، همچنین از مؤلفههای طیف فعالیت مغزی شامل باندهای فرکانسی آلفا و تتا ناحیه پیشانی مغز (کانال F4 ) استفاده شد که این بخش از مغز انسان، میزان خوشایندی و رضایت افراد را میسنجد. نتایج بدست آمده به این شرح است که در مؤلفههای P300 و N200، افراد چاق حین مشاهده تصاویر محصولات غذایی کم کالری همراه با نوشته کم کالری، در زمان زودتری نسبت به افراد لاغر واکنش دادهاند، همچنین در باند فرکانسی تتا، تصاویر محصولات غذایی پر کالری و نوشته پر کالری، برای افراد لاغر خوشایندتر بوده است و در باند فرکانسی آلفا تفاوت معناداری بین افراد چاق و لاغر مشاهده نشده است. براساس یافتههای این پژوهش، میشود به بازاریابان محصولات غذایی پیشنهاد داد که در تصاویر بکار گرفته شده روی بسته بندی محصولات غذایی، بیشتر از پیش، به نمایش میزان کالری آن محصول پرداخته شود، تا افراد چاق به سمت و سوی مصرف محصولات کم کالری بیشتر سوق پیدا کرده و افراد لاغر نیز از مصرف محصولات غذایی پر کالری بیشتر بهرهمند گردند.