بررسی جامعه شناختی شکاف نسلی مسئولیت پذیری اجتماعی و عوامل موثر بر آن (مطالعه موردی شهرستان گرگان) یکی از آفات جامعه امروز ما، شیوع رویکرد بی تفاوتی و خودمحوری است. تبلور و تجلی این بی تفاوتی، در خلال برخی اخبار روزانه که گزارشگر وقایع و فجایع در کشور است، قابل پیگیری و ردیابی است و از سویی موید اهمیت مسئولیت پذیری در روابط بین فردی و نیز نقش های اجتماعی است. فجایعی که هربار این پرسش را به ذهن متبادر می کند که آیا ما جامعهای بی تفاوت و مسئولیت ناپذیری یا مردمانی مسئولیت پذیر بوده که مظاهر آن در برخی سنن ما و نیز از جان گذشتگی رزمندگان 8 سال جنگ ایران و عراق، متبلور بود و اینک برخی تغییرات اجتماعی، فرهنگی و یا شاید اقتصادی و سیاسی، آنان را دستخوش تغییر و استحاله قرار داده است؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسشها، مطالعه حاضر در چارچوب نظریه رونالد اینگلهارت انجام شد. رونالد اینگلهارت نیز در نظریه دگرگونی ارزشها (1977: 72) تمرکز و توجه خود را به بررسی تغییر ارزشها در جوامع اروپایی و بعدها آسیایی، تحت تاثیر عوامل کلان اقتصادی و سیاسی قرار می دهد و اذعان می دارد که وضعیت اقتصادی و امنیت جامعه در تغییر ارزشهای مردم آن جامعه موثر است. او با نگاهی به تغییر ارزشهای مردم پس از جنگ جهانی دوم و رخداد رفاه اقتصادی و امنیت سیاسی، به این نظریه می رسد. از آنجایی که ایران در 6 دهه گذشته شاهد فراز و نشیب های بسیاری در حوزه سیاست داخلی، خارجی و توسعه پایدار بوده است، می توان انتظار داشت به زعم اینگلهارت، ارزشهای این جامعه و به تبع آن، مسئولیت پذیری و تعهد که یکی از ارزشهای جامعه است، طی نسل های گذشته، دستخوش تغییر و دگرگونی شده یا لااقل، شاهد تغییراتی بوده باشد. نتایج مطالعه ارزیابی ساختار اقتصاد ایران با رویکرد توسعه پایدار که با استفاده از بالغ بر ۸۰ شاخص پایداری توسعه انجام گرفتهاست نشان میدهد پس از دهه 1350 خورشیدی در ایران، در بسیاری از شاخص های تاثیرگذار بر رفاه اقتصادی و امنیت سیاسی و به تبع آن، امنیت روانی افراد جامعه، ایران سیر نزولی را (به جز دهه 1380 در برخی شاخصها) تجربه کرده است. تجربه ای که بستر و هدف آن، افرادی بوده اند که آن را در زیست روزمره خود، به عینیت دریافته اند. پرسش اصلی مطالعه حاضر این بود که آیا با توجه به سیر نزولی شاخص های رفاه اقتصادی و پایداری سیاسی در ایران از دهه 1340 تا به امروز، بر خلاف سیری که جوامع اروپایی بعد از تجربه جنگ جهانی داشته اند، آیا ارزش های جامعه ایران، سیری مخالف با سیر ارزشها در جوامع اروپایی را تجربه کرده است. مطالعه حاضر که در شهرستان گرگان و در بین متولدین 3 دهه 1340، 1360 و 1380 شمسی با بهره گیری از روش میدانی و ابزار پرسشنامه محقق ساخته، فرضیه های پژوهش را به طور کامل تایید نمی کرد. مسئولیت پذیری اجتماعی در جامعه مورد مطالعه در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، قانونی و زیست محیطی سنجیده شد. نتایج مطالعه نشان می داد میزان مسئولیت پذیری در جامعه مورد مطالعه به طور کلی 55 درصد می باشد. میزان مسئولیت پذیری بین سه نسل تفاوت نشان می داد و در نسل متولد دهه 1340 و 1380 کمتر از متولدین دهه 1360 (به طور مشخص رده سنی 55-25) بود. همچنین ارزیابی مسئولیت پذیری بین دو جنس نشان دهنده تقید بیشتر زنان به مسئولیت های محوله بود. در این مطالعه پاسخگویانی از قومیت های مختلف نیز مشارکت داشتند که بررسی ها نشان میداد بیشترین مسئولیت پذیری بین ترک ها و فارس ها بود و اقوام ترکمن، اقلیت افاغنه و بلوچ ها در مراحل بعدی مسئولیت پذیری قرار داشتند.