احساسات بخش عمده ای از وجود انسان و تعاملات اجتماعی او را تشکیل می دهد، بنابراین یافتن وجوه گوناگون و بازشناسی آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از اهداف معماری هوشمند احساس گرا طراحی فضاهایی است که در آنها قابلیت تاثیرگذاری بر حالات روان شناختی و احساسی افراد وجود داشته باشد. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال برقراری ارتباط میان انسان و فضای معماری و بررسی نقش تکنولوژی های پیشرفته جهت برقراری تعادلی منطقی میان این دو حوزه است. بدین منظور جهت بررسی کاربردی موضوع، حالات احساسی 44 نمونه (22 مرد و 22 زن) با میانگین سنی 18-28 سال در هنگام رویارویی با هندسه و تناسبات گوناگون یک نمای هوشمند ثبت شد و 5 حالت احساسی آنان طبق نمودار برانگیختگی-جاذبه و با استفاده از سه روش پرسش نامه، ضبط تصاویر ویدئویی و پردازش تصویر حالات چهره مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که می توان دسته های احساسی مشخصی را برای افراد در هنگام مشاهده نماهای گوناگون تعریف نمود. همچنین در بررسی انجام گرفته جهت بازشناسی احساسات مشخص شد که در 65% موارد میان بازشناسی احساسی صورت گرفته به روش پرسش نامه و آنالیز تصاویر چهره به کمک نرم افزار هم خوانی وجود دارد. در انتها الگویی جهت تغییر نما به شکل هوشمند و متناسب با اشخاصی که از نما بازدید می کنند ارائه گردید.