هدف پژوهش حاضر واکاوی موانع بر سر خلق در دانشگاهی با رویکرد مشاوره حرفه ایی در ایران است . طرح پژوهش حاضر کیفی و بر اساس روش پژوهش کیفی گراندد تئوری انجام گردید. جامعه اماری در این پژوهش مطلعان کلیدی و خبرگان در پنج دسته سیاستی ، مدیریتی ، جامعه شناسی ، اقتصادی و کارشناسان متخصص در نظر گرفته شده اند . از انجاییکه این پژوهش از نوع اکتشافی است مناسبترین نوع نمونه گیری، نمونه گیری هدفمند است که در این پژوهش از نوع روش گلوله برفی استفاده گردیده است . تعداد نمونه ها با توجه به اشباع نظری به 32 نفر رسید. ابزار گرد آوری داده ها در این پژوهش به دلیل جدید بودن موضوع و فقدان نظریه کافی در خصوص موضوع پژوهش مصاحبه های اکتشافی است بعد از جمع اوری داده ها به تجزیه و تحلیل انان به صورت کد گذاری باز و محوری پرداخته شد . پس از تحلیل داده ها موانع تاثیر گذار بر روی رشد رویکرد مشاوره حرفه ایی در دانشگاه ها مشخص گردید. در این خصوص موانع تاثیر گذار به صورت موانع کلان و خرد در زیست بوم اقتصادی ( اقتصاد نفتی ، اقتصاد رانتی ، صنعت مونتاژی، نبود کسب و کار درونزاد ، عدم ثبات اقتصادی و نبود منابع مالی متعدد) ؛ زیست بوم سیاسی( دولت سالاری ، فساد اداری ، تعدد مراجع تصمیم گیری و سیاست گذاری ، نبود تعامل اثر بخش در بین مراجع سیاستگذاری و ملاحظات جناحی مقدم بر بنیان های علمی )؛ زیست بوم اجتماعی( ضعف جامعه یادگیرنده، فرمالیسم فکری، مسئولیت اجتماعی ، ضعف کنش های ارتباطی) ؛ زیست بوم جغرافیایی( آمایش سرزمین و آمایش آموزش عالی) ؛ زیست بوم سازمانی ( ضعف سازمان یادگیرنده ، مدیریت دانش ) و موانع در سطح زیست بوم آموزش عالی( ساختار آموزش عالی، سیاستگذاری آموزش عالی، استقلال دانشگاهی ، آزادی علمی، وابستگی دانشگاه به جریانات سیاسی و دولتی، آئین نامه ارتقاء ، دانشگاه درونزاد و رشد نامتوازن در سطوح مختلف آموزش عالی ) شناسایی شد و در نهایت مانعی که در همه سطوح خود را نشان داد ضعف در عملی کردن طرحها و سیاست ها است که این مسئله را میتوان به طور کلی در چارچوب فعالیت های برنامه ریزی در زیست بوم آموزش عالی تحلیل و تبیین نمود . برنامه ریزی آموزشی مناسب در دانشگاه با رویکرد مشاوره حرفه ایی می تواند دانشجویان را قادر سازد که مهارت های عملی که مورد نیاز دنیای کار و جامعه است را فرا گیرند و فرصتی را ایجاد کند که دانشجویان