در دهه های اخیر افزایش قابل توجه دانشگاه ها همراه با رشد فزاینده تعداد دانشجویان، تأمین مالی دانشگاه های دولتی را به یکی از چالش های مهم پیش روی نظام آموزش عالی کشور و به طور کلی دولت بدل کرده است. هرچند منبع اصلی تأمین مالی دانشگاه های دولتی، بودجه دولت است، اما تاکید محض بر این روش و غفلت از سایر روش ها به دلایل متعدد ناکارآمد می باشد. تحقیق حاضر با هدف تحلیل شیوه ها و الزامات تأمین و تنوع بخشی منابع مالی دانشگاه های دولتی انجام شد. برای دستیابی به این هدف، 4 سوال مطرح شد؛ در سوال اول، به بررسی ویژگی های نظام تأمین و تنوع بخشی منابع مالی دانشگاه های دولتی پرداخته شد. در سوال دوم و سوم، الزامات تأمین و تنوع بخشی منابع مالی دانشگاه های دولتی و میزان اهمیت آنها شناسایی گردید و در سوال چهارم، میزان توجه اسناد فرادستی آموزش عالی به این الزامات بررسی شد. روش انجام این پژوهش، از نوع روش های تحقیق ترکیبی (نوع همزمان-زاویه بندی) بود. در بخش کیفی با 23 نفر از صاحبنظران آموزش عالی و دست اندرکاران دانشگاه های دولتی مصاحبه انجام شد. روش نمونه گیری در این بخش روش هدفمند بود. جهت اعتبار یافته ها از معیارهای چهارگانه گابا و لینکلن (1985) و برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری استراوس و کوربین (1998) استفاده گردید. داده ها با کمک نرم افزار NVivo8 پیاده سازی شده و سپس مورد تحلیل قرار گرفتند. در بخش کمی، جامعه آماری تحقیق 157 نفر از صاحبنظران و دست اندرکاران 9دانشگاه دولتی بودند که بر اساس فرمول کوکران 112 نفر از آنها به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که در آن الزامات تأمین و تنوع بخشی منابع مالی در سطح کلان (5 بُعد) و سطح خرد (5 بُعد) شناسایی و در مجموع 78 الزام طراحی شد. روائی محتوایی پرسشنامه توسط صاحبنظران و روایی سازه آن با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی به کمک نرم افزار لیزرل سنجیده شد. میزان پایائی پرسشنامه با آزمون آلفای کرونباخ 97/0 محاسبه گردید. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، t گروه های مستقل، تحلیل واریانس و آزمون فریدمن) با کمک نرم افزار SPSS20 استفاده شد. در بخش آخر، میزان توجه اسناد فرادستی آموزش عالی (9 سند) به این مقوله به صورت تحلیل محتوا و با رویکرد کمی بررسی
