هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش یادگیری های غیررسمی از طریق تعاملات اجتماعی در دو محیط آموزش عالی وشغلی در پرورش شایستگی های شغلی کلیدی می باشد. روش تحقیق حاضر به صورت پیمایشی بوده و جامعه آماری آن، فارغ التحصیلان آموزش عالی و شاغل در صنایع استان مازندران با سابقه خدمت 6-2 می باشد و حجم نمونه آن به تعداد150 نفر که به روش هدفمند انتخاب شده اند. این تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه اجرا شده است. محقق جهت تعیین روایی از نظر اساتید رشته علوم تربیتی و همچنین استفاده از پیشینه نظری و سایر تحقیقات استفاده گردیده است. در مورد پایایی نیز می توان گفت که چون درپرسشنامه، از متغیرهای اسمی وپاسخ های دو گزینه ای بلی-خیر استفاده شده است، ضریب پایایی قابل سنجش نبوده است. روش تجزیه و تحلیل آماری نیز از طریق نرم افزار آماری s pss وبا بهره گیری از آمار توصیفی(فراوانی)وآمار استنباطی(آزمون کای مربع)می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین نقش آموزش عالی و محیط شغلی در پرورش شایستگی های شغلی کلیدی، از طریق یادگیری های غیررسمی حاصل از تعاملات اجتماعی، تفاوت معنی داری وجود دارد، به این ترتیب که نقش آموزش عالی بیشتر است.در دانشگاه، شایستگی های شخصیتی و اجتماعی-ارتباطی و در محیط شغلی شایستگی های شخصیتی و تخصصی به ترتیب بیشتر از سایر شایستگی ها پرورانده می شود. از بین مؤلفه های مطرح شده یادگیری های غیر رسمی از طریق تعاملات اجتماعی، مؤلفه گفتارآموزی در دانشگاه و مؤلفه رفتارآموزی در محیط شغلی، بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند. می توان گفت که تعداد بیشترفراوانی های پاسخ های خیر، نسبت به پاسخ های بلی، نشانگر این مطلب است که هیچ یک از شایستگی ها در هیچ یک از محیط ها، به نحو رضایت بخش پرورانده نمی شود.