نظریهی افشانش معنا که از سوی ژاک دریدا ارائه شده است، الگویی است که زیرمجموعه ی ساختشکنی قرار می - گیرد و بر اساس آن میتوان زمینههای تکثّر معنا را در یک متن مورد بررسی قرار داد. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، حکایات دفتر اول مثنوی معنوی، بر اساس الگوی افشانشی دریدا واکاوی و تحلیل شده است. بنا بر نتایج پژوهش، هر دو گونهی افشانش معنا؛ یعنی افشانش انتقالی و افشانش وضعی در این حکایات وجود دارد. غالب حکایات دفتر اول، از حکایت پردازی صرف فراتر می رود. از این رو، علاوه بر رویکرد روایی، رویکردهای تمثیل، تبیین، داستان درونهای، تفسیر و توضیح، در موضوعاتی چون نکات اخلاقی، حکمی، اندیشههای فلسفی و عرفانی و مذهبی و اعتقادی را شامل میشود که زیرمجموعهی افشانش انتقالی قرار می گیرد، چراکه ساحت معنایی در این جستارها به کلّی تغییر مییابد و از ساختار روایی حاکم بر حکایت جدا میشود. علاوه بر این، در پارهای موارد که مولانا به بیان تفسیری میپردازد، نوعی ارتباط با زمینهی روایی وجود دارد که این جستارها را زیرمجموعهی افشانش وضعی قرار میدهد.