مطلوب هر آن چیزی است که آدمی خواهان و طالب آن است. شناخت مطلوب های بشری به فرد کمک می کند تا به جای نزاع بر سر مطلوب های اجتماعی، فردی و جمعی به دنبال کسب مطلوب های اخلاقی و روان شناختی باشد تا زندگی معنا داری داشته و به مطلوب های ذاتی خود از جمله آرامش برسد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مهم ترین مطلوب های بشری از دیدگاه روزبهان بقلی با توجه به انتزاعی و انضمامی بودن گزاره ها پرداخته است. انتزاع و انضمام گزاره ها که همان درجه ی کلّیّت و جزئیّت آن هاست در گفتمان ادبی عرفانی حائز اهمیت است؛ خصوصاً از این نظر که آیا عرفا با کلی گویی های خود پیروانشان را بلاتکلیف ساخته اند یا با انضمامی کردن مطالب بر میزان قطعیت کلام خود افزوده و آن ها را در مسیری مشخص رهنمون کرده اند. روزبهان در عبهرالعاشقین با زبانی استعاری تجربیاتش را تصویرگری کرده و در شرح شطحیات، متنی واقع گرایانه برای تفسیر متونی فرا واقع گرایانه ارائه داده و هر دو متن را با انواع روش های توصیفی، انضمامی ساخته است. وی مجموع مطلوب های اجتماعی فردی و جمعی را مطلوب های بالغیری می داند که باید در خدمت کمال جویی و کسب مطلوب های اخلاقی مانند عشق ورزی قرار گیرند تا انسان را به مطلوب های ذاتی و روان شناختی مانند آرامش و معنایافتگی رهنمون سازند.