مسألهی هویت از بنیادیترین پرسشها در حیات فردی و جمعی انسانها در ادوار مختلف تاریخی بوده و هست. هر فرد و جامعهای، با پرسش از هویت، تصویری از آنچه که هست یا از آنچه تصور میکند باید باشد، ارائه میدهد. مهمترین سطح هویت، هویت ملّی است که نشاندهندهی وابستگی افراد یک جامعه به یک سرزمین است و از هر سرزمینی به سرزمین دیگر بنا به اقتضائات و الزامات هر ملّت تفاوتهایی را نشان میدهد. در ایران، به سبب قدمت تاریخی، هویت ملّی دگرگونیهایی را در طول تاریخ پشت سر گذاشته است. بهعنوان مثال، بعد از روی کار آمدن رضا شاه و تغییراتی که در ساختهای سیاسی، اجتماعی و ... در جهت توسعه و پیشرفت در ایران پدید آمد، گفتمان حاکم بر فضای فرهنگی، سویهای ملّیگرایانه به خود گرفت. در این دوره روشنفکران با جستجو در منابع پیش از اسلام، فهم جدیدی از هویت ملّی به جامعه ارائه دادند. در این دورهی حدوداً بیست ساله، نگاهی حسرتبار به گذشته و شکوه و عظمت ایران پیش از اسلام را میتوان دید. ظهور گفتمان «ایرانشهری» و تاثیر آن در تلقی از هویت ملّی در بسیاری از آثار مکتوب این دوره، از جمله شعر و داستان قابل ردیابی است. این گفتمان بعد از اشغال ایران در پایان جنگ جهانی دوم و تبیعد رضا شاه رو به افول گذاشت. پس از کودتای 28 مرداد سال 32، روشنفکران ایران که پس از تبعید رضا شاه و آزادی نسبی ما بین سال 1320 تا 32 وارد فضای جدیدی شده بودند، تحت تاثیر موج همگانی پسااستعمارگرایی پس از جنگ جهانی دوم در جهان و همچنین سابقهی تاریخی ایرانیان در بیگانههراسی و استقلالخواهی، در کنار غلبهی گفتمان چپ در ایران، موفق شدند در دههی 40 و 50 قرن گذشتهی شمسی، گفتمانی را با عنوان بازگشت به خویشتن در فضای فرهنگی و سیاسی ایران ساماندهی کنند. این گفتمان را میتوان گفتمان غالب در آن دو دهه دانست که بر همهی حوزههای اندیشگی در ایران تاثیر گذاشت. ادبیات داستانی ایران نیز حوزهای بود که از این تاثیر برکنار نماند. نویسندگان این دوره با سود جستن از مؤلفههای هویتی، به این رویکرد روی خوش نشان دادند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی در صدد است تا با بررسی رمانهای برجستهی دوران پیش و پس از کودتای 28 مرداد سال 32 به این پرسش پاسخ دهد که نویسندگان این دو دورهی تاریخی، در بهرهگیری از مولّفههای هویتی بیشتر بر چه عناصری تأکید کردهاند و چه تفاوتی میان رویکرد نویسندگان این دو دوره قابل مشاهده است؟ نتیجهی بررسی ما در این پژوهش حاکی است داستانهای منتشر شده در دورهی پس از کودتا، با برجسته کردن عاملّیت بیگانگان در امور سیاسی و فرهنگی، بر خطر دخالت غربیها وچیرگی سیاسی و فرهنگیشان تأکید میکنند و در کنار آن، با سود جستن از مؤلفههای هویت ایرانی، به شکلهای مختلف، داعی بازگشت به خویشتن میشوند.