1403/02/06
رضا ستاری

رضا ستاری

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکدۀ ادبیّات و زبان‌های خارجی
نشانی:
تلفن: 01135302664

مشخصات پژوهش

عنوان
تحلیل قیاسی مناظره «خسرو و ریدک» با«درخت آسوریک» بر اساس نظریه دیالوگیسم باختین
نوع پژوهش
مقاله چاپ شده
کلیدواژه‌ها
مناظره خسرو و ریدک، درخت آسوریک، دیالوگ، باختین
سال 1395
مجله مطالعات ايراني
شناسه DOI
پژوهشگران سید محسن مهدی نیا چوبی ، غلامرضا پیروز ، رضا ستاری

چکیده

بر اساس نظریه «دیالوگ» باختین، هر سخن در هر زمینه ای، خواه ناخواه «گفت وشنودی» است. این تئوری که در واقع واکنشی ضد فرمالیستی و ضداستالینی بوده است، توجه خود را به نثر، به ویژه به «رمان»(در معنای مدرن) معطوف ساخته است؛ اما با اندکی توسع می توان این نظریه را در تحلیل متون منظوم فارسی(حکایات، حماسه، مثنوی های عارفانه و عاشقانه)به کار گرفت. باختین «گفت وگو» را در مقابل مفهوم «تک گویی» قرار داد و آن را به انواعی چون: درونی و بیرونی، مستقیم و غیر مستقیم، اسکاز و جدل پنهانی تقسیم کرد. این مقاله، با رهیافتی توصیفی – تحلیلی با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، به بررسی قیاسی درخت آسوریک، مناظره مفاخره آمیز بین بُز و درخت خرما با مناظره خسرو و ریدک، گفت و گوی بین خسرو دوم با پسری به نام «وس پوهر» پرداخته است. هر دو اثر مربوط به ایران قبل از اسلام هستند که بر پایه «گفت و گو» ساخته شده اند، ولی نوع دیالوگ، محتوا و شکل آن ها با همدیگر تفاوت دارد. در مقاله سعی شده است ضمن معرفی دو اثر، با بیان ویژگی های هر یک، وجوه تشابه و تمایز آن ها از منظر نظریه دیالوگیسم باختیین مورد بررسی قرار گیرد. مهم ترین نتایج این جستار این است که هر دو اثر بر اساس مکالمه ساخته شده اند اما درخت آسوریک، جدل آشکار و خسرو و ریدک، گفت وگو برای آزمون و سنجش است؛ به عبارت دیگر، یکی از طرفین سخن(خسرو) سوال طرح می کند و طرف دیگر سخن(ریدک) بدان پاسخ می دهد تا به اثبات خود و آرمان های طبقه ای که به پدران تعلق دارد، بپردازد. در هر دو اثر، صدا و سخن تحکم آمیز و مطلق جایگاهی ندارد؛ به زبانی دیگر، لحن کلام راوی اثر آمرانه نیست، حتی در جدل بز و درخت خرما، راوی هرگز از این نوع سخن گفتن بهره نمی جوید