تحول بخش خصوصی در توسعه کشور ها نقش بسیار مهمی دارد. بخش خصوصی شامل تمامی شرکت ها، کسب و کار ها و سازمان هایی است که توسط افراد یا گروه های خصوصی تأسیس و بهره برداری میشوند. این بخش توانایی ایجاد اشتغال، افزایش تولید، نوآوری، صادرات، جذب سرمایه و بهبود شرایط اقتصادی را دارا می باشد. تحول بخش خصوصی به عنوان یک محرک اصلی در توسعه کشور ها و حرکت به سمت رشد اقتصادی محسوب میشود. در ایران نیز توسعه همه جانبه و پایدار بدون تحول بخش خصوصی تقریباً غیرممکن است. از این رو، توجه به توسعه و تقویت بخش خصوصی به عنوان تسهیل کننده رشد اقتصادی و توسعه ایران بسیار حائز اهمیت است. به نظر می رسد جای خالی بخش خصوصی در تحولات ایران مشهود است. در سالهای اخیر، بخش خصوصی در توسعه و رشد اقتصادی کشور دچار مشکلات و چالش هایی شده است. با توجه به مطالب فوق این سوال مطرح می شود که ناکارآمدی بخش خصوصی در جمهوری اسلامی ایران از منظر سیاسی چگونه قابل تحلیل است؟ فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش در پژوهش حاضر مورد آزمون قرار گرفته، عبارت است از این که، به نظر می رسد ناکارآمدی بخش خصوصی در ایران را باید به شکل توأمان در ضعف نهادهای مدنی حامی خصوصی سازی و اعتقاد گسترده به لزوم وجود بخش دولتی بزرگ در سطح سیاسی و تعاملات و پیوندهای این بخش با بخش های خصولتی که منافعی وسیعی در همراهی با هم دارند جستجو کرد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش ردیابی فرآیند بوده و روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای – اینترنتی است و به منظور تحلیل علمی و تئوریک مسئله پژوهش از نظریه بورژوازی ملی بهره گرفته شده است.