سیاستهای شکل گرفته در دوران بعث منجر به آن شده بود کشور نفت خیز عراق در یگ انزوای جهانی و بایکوت نفتی قرار گیرد. با سقوط حکومت وقت و شکل گیری مناسبات جدید سیاسی در عراق این کشور توانست خود را از این انزوا خارج کرده و صنایع نفتی خود را شکوفا نماید. در این پژوهش که با روش تحلیلی-توصیفی تهیه شده است سعی کرده ایم تحولات نفتی عراق از زمان صدام تا به امروز را بررسی کرده و به سوال اصلی خود یعنی "تحولات سیاسی در عراق در طی سالیان اخیر چه تاثیری بر قدرت نفتی این کشور در عرصه بین المللی داشته است؟ " پاسخ دهیم. این تحقیق در چارچوب نظریه نوواقع گرایی شکل گرفته است چراکه امکان تبیین قدرت نفتی عراق و تاثیر و تاثرهای آن نیازمند بررسی ساختارهای بین المللی، کارکردها و میزان توزیع تواناییها میباشد. معتقدیم در نتیجه سقوط صدام و شکل گیری نظام جدید در عراق، مناسبات و روابط خارجی این کشور به سمت کاهش تنشها با غرب، تعدیل و رفع تحریمها، سرمایه گذاری شرکتهای نفتی و افزایش تولید، رفع بایکوت خرید نفت و بالا رفتن صادرات، تقویت جایگاه عراق در اوپک، بازار بین المللی نفت و کشورهای وارد کننده و در یک کلام افزایش قدرت نفتی عراق گردید. طبق یافتههای ما که با روش کتابخانهای تهیه شده است نفت عراق در دوران متاخر سه دوره را پشت سر گذاشته است-1 جنگ ایران و عراق، تخریب ناشی از جنگ -2جنگ کویت، فرسودگی زیر ساخت های نفتی ناشی از تحریمها -3سقوط صدام، رفع تحریمها و سیاستهای توسعهای نفتی.